سلام به همه اول از همه اومدم معذرت خواهی کنم بابات اینکه پارت نذاشتم من آدم بی مسئولیتی نیستم و اگه یه کاری رو شروع کنم تمومش میکنم و کلی خوشحال بودم که داشتم داستانمو با شما عزیزان به اشتراک میزاشتم ولی... اومدم پارت بزارم که زارت واتپدم گفت نمیشه به اکانتم وصل بشه منه بدبختم الان چند ماهه درگیرم حتی به سرم زد که واتپدو پاک کنم از اول بزنم ولی کلا همه چی میپوکید و الان اومدم از یه فیلترشکن جدید استفاده کردم با خودم گفتم عب نداره بزار ببینم من که هر چیزی امتحان کردم اینم روش و دیدم که بلهههههه مشکل از فیلتر کوفتییییی من بوده خلاصه واقعا معذرت میخوام و سعی میکنم پارت بزارم وقتی دیدم ۲۰ نفری داستانمو خوندن خیلیییی خوشحال شدم و از همگی مچکرم💜💜💜💜💜💜
YOU ARE READING
Sleepless nights
Romance-خودتی نه تویی الهه من بگو که خودتی -آم من،من ... بدون اینکه متوجه باشه اشک از چشماش سرازیر شد و پسر کوچیکتر لحظه ای خشکش زد و بدون اینکه بدونه داره چیکار میکنه پسر بزرگتر رو هول داد و پا به فرار گذاشت -کجا میری وایسا خواهش میکنم نرو و الهش توی ج...