¹⁶قسمت شانزدهم: «عمر من.»

2.1K 213 3
                                    

بهار، یکشنبه 24 فوریه، ساعت 8:00 صبح.

چند هفته‌ای می‌شد که بهار فرا رسیده بود، بوی شکوفه‌های گیلاس، مشام جونگ‌کوک رو پر کرده و هر قدمی که توی خیابون‌های سئول برمی‌داشت، شکوفه‌های صورتی رنگ دیده می‌شد.

جونگ‌کوک یکی از عاشقان فصل بهار محسوب می‌شد که تولد جیمین از دلایل اون بود. تا چند روز دیگه، تولد بهترین دوستش فرا می‌رسید و جونگ‌کوک نگران بود که برای جیمین چه هدیه‌ای بگیره.

هنوز هم گه‌گاهی تهیونگ رو می‌دید ولی رابطه‌شون به روزهای اول برگشته و البته که تهیونگ همیشه یه مرد خشک و جدی بود. جونگ‌کوک فکر می‌کرد که هیچ‌وقت قرار نیست رخ مهربون مرد رو ببینه، انگار باید این آرزو رو با خودش به گور می‌برد.

حدود دو ماه می‌شد که جیمین با هوسوک وارد رابطه‌ی رسمی شده بود. جیمین به شدت از داشتن مردی مثل هوسوک در کنارش به خودش می‌بالید. هروقت پیش جونگ‌کوک می‌رفت، حتماً از خاطرات روزش با هوسوک براش می‌گفت.

جونگ‌کوک وقتی جیمین و هوسوک رو می‌دید، احساس تنهایی می‌کرد. جیمین بالاخره به کراش چندین ساله‌اش رسیده بود.

همه داشتن عاشق می‌شدن و اون داشت عقب می‌افتاد حتی دوستش سئونگهوا هم به تازگی ازدواج کرد. سئونگهوا دوست دوران دبیرستانش بود که همیشه‌ی پایه‌ی همه‌ی خراب‌کاری‌هاش می‌شد. سئونگهوا درنهایت با بهترین دوستش ازدواج کرد. جونگ‌کوک یادش میومد که سئونگهوا توی مدرسه مدام از اون دختر می‌گفت و حتی حاضر بود جونش رو براش بده.

سوجین هم همچنان یه سینگلِ بدبخت مثل جونگ‌کوک بود چون هنوز به دوست دختر قبلیش فکر می‌کرد. جالب اینجا بود که اون دختر، یک دوره‌ای یک یا دو ماهه هم با جونگ‌کوک رابطه داشت.

با یادآوری خاطراتش با اون دختر، خندید و توی دلش اعتراف کرد که دوران خیلی تباهی داشت که حتی به اکس خواهرش هم وارد رابطه شد.

ماه فوریه، وقتی که به خونه‌ی کیم تهیونگ رفت، بیشتر از دو روز نموند. شبی که با جیمین سوجو خورد رو به یاد نمیاورد. نمی‌دونست چیکار کرده و همین باعث می‌شد که نتونه توی چشم‌های مرد خلبان نگاه کنه.
گوشیش زنگ خورد با دیدن شماره‌ی جیمین، اون رو از توی جیب شلوار جین مشکی رنگش در آورد و تماس رو وصل کرد.

"الو؟"

طبق معمول صدای پر ذوق جیمین توی گوشش پیچید. اون پسر خستگی‌ناپذیر بود و برای همین جونگ‌کوک همیشه بهش می‌گفت ویتامین‌سیِ پرتقالی...

「𝐖𝐨𝐮𝐥𝐝'𝐯𝐞, 𝐂𝐨𝐮𝐥𝐝'𝐯𝐞, 𝐒𝐡𝐨𝐮𝐥𝐝'𝐯𝐞 || 𝗩𝗸𝗼𝗼𝗸」Where stories live. Discover now