شب
ساکورا با هیجان کمد چهوون رو میگشت تا برای قرار امشبش با وونبین بهترین استایل رو داشته باشه.
اون هر بار ، یه لباس از تو کمد خارج میکرد و رو به چهوون میگرفت تا اون رو بپوشه و وقتی چهوون اون رو میپوشید، هر بار یه نظر منفی راجب لباس میداد:
_نه این زیادی گل گلیه
_این شلوار جین با این تاپ؟ نه نه اصلا!
_کت و شلوار واسه کلاب؟ شوخی میکنی؟
_چقدر گشاد و افتضاحه!!"ودف!! خوبه همه اینا انتخابای خودته و این شکلی نظر میدی!! "چهوون عصبی گفت که ساکورا لبخند کجی تحویلش داد و گفت:
"ببخشید، اولش که از کمدت درشون اوردم فکر میکردم مناسب باشن ولی الان که دارم میبنم واقعا افتضاحن" با پایان صحبت ساکورا چهوون اخم خفیفی کرد. به قدری که ساکورا به این قرار اهمیت میداد،واسه خود چهوون فاقد اهمیت بود...
(محض رضای فاک! چرا باید واسه اولین قرار من ، که واسه خود من مهم نیست، اینقدر خودشو جر بده؟) چهوون با خودش فکر کرد و بعد پوشیدن اون لباس مشکی از جنس چرم و فوق العاده اندامی رو به ساکورا کرد و گفت:
"این چطوره؟"
ساکورا با دیدن آخرین لباسی که چهوون به تن کرده بود، مدتی مکث کرد و بعد گاز گرفتن لب پایینیش گفت:
"این بی شک عالیه!"
- - - - - - - - - - -
دقایقی بعد ، اون ماشین آلبالویی رو به روی اون آپارتمان قرار گرفت، تا بعد پیاده شدن رانندش، ساکورا از پشت پنجره سوتی بکشه و رو به دوست بی خیالش که آهسته پاشنه بلندش رو میپوشید گفت:
"زود باش وونبین اومد!! برو سوار شو!!"
چهوون منزجر نفسی بیرون داد و بعد کشیدشن دستگیره در، آهسته از آپارتمان بیرون زد.
امشب
برای اولین بار به حرف ساکورا گوش داد
و ای کاش گوش نمیداد، چون به محض برخورد نگاهش به وونبین، پشیمونی کل وجودش رو فرا گرفت.نه اینکه ظاهرش برای چهوون بد باشه، اون فوق العادست، از هر لحاظ فوق العادست! و قطعا هزاران دختر دارن به خاطره شانسی که چهوون تو این دیت اورد به اون نفرین و لعنت میفرستند.
YOU ARE READING
Your Sister's Girlfriend
Romance- - - - - - - - - - وقتی چهوون با یه پسر قرار میذاره و بعد متوجه میشه که عاشق خواهرشه - - - - - - - - - - ------------------------------------- 🌸 ─── ❛ 𝐍𝐀𝐌𝐄:: ( your sister's girlfriend) ✧ ׅ ࣪. 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄:: COMEDY / DRAMA ꒰ ︎🌸 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄...