روز بعد قرار شد جونگهان و سونگچول به یه دیت برن پس تصمیم گرفتن قرارشون رو از یه گل فروشی خیلی بزرگ شروع کنن +سونگچولا من دنبال یه گل خاص ام _هانی تو باید بری بخش گل های فصلی +گل های فصلی؟ _اره اونجا یه اجوما هست که داستان های پشت گل هارو میگه برو پیشش دوست مامانمه و از هرکدوم خوشت اومد بهش بگو بهت میدتش بعد منو صدا کن بیام حساب کنم +تو نمیای داخل؟ _عزیزم نیک زنگ زده فکر کنم دوباره حساب های بار به مشکل خوردن زود میام پیشت خب؟ *پیشونی جونگهان رو میبوسه +اون باشه پس من میرم داخل ......... سرا: دنبال چی میگردی جوون +من دنبال یه گل قشنگم میتونین کمکم کنین اجوما؟ سرا: اجوما چیه اونقدر هم پیر نیستم فقط 54 سالمه سرا صدام کن +خاله سرا خوبه؟ سرا:هوم حالا بهتر شد اسمت چیه ؟ +جونگهان سرا: خب بچه گفتی دنبال به گل قشنگی تاحالا چیزی از گل داهلیا شنیدی؟ +نه چه گلی عه؟ سرا:داهلیا گل عشقه میدونی این که گل عشقه خیلی درسته از بیرون خیلی زیباست ولی همزمان شکننده ست و این دردناکه این گل خیلی زیباست ولی همه از زیبا بودنش میترسن چون خیلی به مراقبت نیاز داره +ولی اون خیلی قوی به نظر میرسه چطور انقدر شکننده ست؟ سرا: با سونگچول اومدی نه؟ +بله شما از کجا فهمیدین؟ سرا: یه پسر زیبا مثل تورو فقط اون میتونه پیدا کنه از بچگی همینجوری بود زیباترین چیز هارو انتخاب میکرد ولی نه به خاطر زیبایی شون به خاطر عشقش به اون چیز ها میدونی زیباترین گل های گل خونه همیشه برای سونگچول بوده و بعضی هاشون که اسم نداشتن رو اسم گذاری کرده ولی متاسفانه توی این فصل نیستن که نشونت بدم +اوه سرا :داهلیا درست مثل سونگچول عه زیبا و قوی ولی از درون شکننده یه چیز بدی که درباره اون وجود داره اینه که جوری ازت مراقبت میکنه که متوجه نشی اونم به مراقبت نیاز داره سونگچول از خیانت میترسه از بچگی ترسش بوده چون دیدتش +پدر سونگچول به مادرش خیانت کرد؟ _هه اون؟ به هیچ عنوان اینقدر عاشق نارا بود که چشمش هیچکسو نمیدید منظورم والدینش نیستن +میتونم دلیلشو بپرسم؟ سرا: سونگچول به خاله و شوهر خالش خیلی نزدیک بود جوری که فکر میکردی اونا مادر پدرشن وای یه روز شوهر خالش دست یه زن دیگه رو گرفت و فرار کرد خالش نابود شد سونگچول نمیتونست اشک خاله شو ببینه پس هرکاری کرد که اون بتونه بخنده برا همینه که تا یکم پول جمع کرد یوری رو به لس انجلس فرستاد چون خالش دوست داشت توی امریکا زندگی کنه و حتی فراموش نکرد که خونش دقیقا همونی باشه که یوری دوست داره اون پسر واقعا مهربونه +حتما برای یوری خیلی سخت بوده حتی فکرشم ترسناکه _هانی عزیزم انتخاب کردی؟ +اوه اره خاله سرا کمکم کرد _سرا جون اینبار چه گلی رو برا فروش انتخاب کرده؟ *با چشمک سرا: چوی سونگچول هیچوقت عوض نمیشه ولی اینبار با خودت یه چوی جونگهان اوردی*اونم چشمک میزنه جونگهان با چشم های گشاد و صورت قرمز فقط به سونگچول نگاه کرد سرا: تا جونگهان از قرمزی نترکیده میرم گل رو بیارم +چ..چوی جونگهان؟ _هستی دیگه انقدر تعجب نکن عزیزم *به لبای جونگهان نوک میزنه +یا بین مردمیم چیکار میکنی _چیه من که کاری نکردم دیروز بیشترشو انجام دادیم کی بود که میگفت بچه میخوام؟ ها؟ +یا چوی سونگچول به نفعته خفه شی وگرنه داد میزنم _باشه باشه اروم باش عزیزم خب چه گلی رو انتخاب کردی؟ +داهلیا _چ...چی؟ +چرا تعجب کردی خاله گفت داهلیا مناسبمه _و خاله بهت گفت که داهلیا گل مورد علاقه مامانم بود؟ +جدا؟ _هوم برا همینه منم خیلی اون گل رو دوست دارم +بهم حس تورو میده _میدونم منم همین فکرو میکنم *سرا گلو براشون میاره سرا: چوی جونگهان قول میدی از داهلیا خنگ ما مراقبت کنی؟ +با کمال میل یه بار ولش کردم دیگه به هیچ عنوان ولش نمیکنم سرا: خوبه حالا میتونین گلو ببرین و تو چوی سونگچول تو فکر هزینه دادن نباش وگرنه میکشمت _باشه لیدی چرا عصبانی میشی نمیدم اوکی سرا: اره جون عمت _نمیدم چون از قبل انلاین پرداخت کردم سرا: احمق فرار کن چون بگیرمت یه کتک درست حسابی میخوری _یا لیدی عزیز جاش بهم بوس بده هوم؟ سرا: چوی سونگچولللللل
........... واقعا نیاز داشتم درباره داهلیا بنویسم و الان خوشحال ام داهلیا اسم انگلیسی منه و همینقدر معنیش مثل سونگچول عه این گل واقعا قشنگه:) شاید این شخصیت سونگچول رو از روی خودم درست کرده باشم کی میدونه؟ Dahlia:
К сожалению, это изображение не соответствует нашим правилам. Чтобы продолжить публикацию, пожалуйста, удалите изображение или загрузите другое.