سه فنجان چینی مورد علاقهاش رو با چای تازه دمی پر کرد و روی میز گذاشت..
از بدو ورودش به زندگی این دوبرادر،اجازه نداده بود تا اون دونفر به خوردن قهوههای صبحگاهی ادامه بدن و به جاش هرروز به خوردن چای سیاه خوش عطری که دم میکرد،اصرار داشت..
پنکیک های آماده شده رو داخل ظرف چید و درهمون حال با شنیدن صدای قدمهای تهیونگ و زمزمههای زیرلبش که بیتفاوت به یک آهنگ نبود،برگشت..
_رفته بودی پیادهروی؟
جین پرسید و تهیونگ درحالیکه تک نان تست داغی رو گاز میزد،سر تکون داد..
پسر دوباره به کارش ادامه داد و در همون حال متوجه نزدیک شدن تهیونگ با اون ریتم آهنگی که باهاش خودش رو تکون میداد هم شد اما تا میخواست بپرسه چی میخونی،دست تهیونگ بوتش رو اسپنک کرد و باعث شد پسر کمی به جلو متمایل بشه!!_بر طبل شادانه بکوب!
چرخی به خودش داد و با کوبیدن اسپنک بعدی به لمپه چپ جین ادامه داد:
_پیروز و مردانه بکوب!!
_تهیونگا این چیه که میخونی؟جین درحالیکه با دست کمی بوتش رو ماساژ میداد پرسید.
و دادستان با گذاشتن بسته توتفرنگیهای تازه خریداری شدهاش کنار پسر،بوسه ای به گونهاش زد و به میز تکیه داد._توتفرنگی خریدی؟ این وقت صبح؟
_دیشب بخاطر تموم شدنشون لبات برچیده شده بود بیبی..جین بوسهای روی هوا برای تهیونگ فرستاد و در ادامه دوباره سوالش رو تکرار کرد:
_نگفتی این آهنگ عجیب چی بود که با اون لهجه عجیبتر میخوندیش.
_فقط یه ویدیو داخل اکسپلورم با این آهنگ دیدم.
_و موضوعش چی بود؟
تهیونگ همونطور که پشت گوشش رو میخاروند شونه بالا انداخت و جواب داد:
_راه پیمایی بود..نمیدونم اینطور که میشد حدس زد مربوط به تحول سیاسی یه کشور یا همچین چیزی بودش..
موفندقی دستاشو به کمرش زد و دوباره پرسید:
_اونوقت آهنگی با مضمون یه انقلاب چه ربطی به کون من داره؟
تهیونگ حالت تعجب ظاهری به خودش گرفت و چشماش رو درشت کرد.
_نمیدونی؟ واقعا نمیدونی سوکجینا؟
پسر نگاه عجیبی به قیافه دادستان انداخت و تا میخواست جواب بده دستای بزرگ تهیونگ بوتش رو قاب گرفت و با یه حرکت روی کانتر گذاشتش..
فشاری به لمپه هاش وارد کرد و با خنده گفت:
_این دوتا قابلیت پدید آوردن یه انقلاب عظیم بین پاهای منو دارن!
خلاقیتهای عجیب و غریب دادستان پسر کوچکتر رو به خنده وا داشت و این تهیونگ بود که بوسههای دلچسبی روی لب و چونه موفندقی میزد و خندهاش رو بیشتر میکرد..
CZYTASZ
𝖫𝖮𝖱𝖣 𝖬𝖮𝖮𝖭'𝖲 ‖ TAEJIN "COMPLETED"
Fanfiction_تو خوششانسی که عاشقتیم. _وگرنه تا الان هفت فوت زیر زمین بودی. @spidervictory "چنل تلگرام" Name: ارباب ماه Couple:VTAEJIN