مامان صورتم با دستاش نگه داشت
( لینا ) ♡ چانهو
(چانهو ) + بله !
♡ میدونم مادر بدی برات بودم و هنوزم هستم
من وببخش"صورتم رها کرد
+مامان چرا این حرف میزنی؟
" با دستاش شونه هام گرفت بهم گفت
♡من وببخش که خواستم گذشته و آیندت مخفی کنم
دل نمیخواست دوباره به این روزا سیاه برگردیم
ولی مثل این که پینگ برنده شدبا چشم ها از حدقه زده بیرون گفتم
+پینگ !♡بله
+چرا یدفعه یاد پینگ افتادید ؟
♡چانهو این عکس ببین
+ااااا این عکس تو اون دفترخاطرات بود !
همون لحظه مامان سرش انداخت پایین ازم فاصله گرفت داخل خونه شد پشت سرش به راه افتادم
+مامان لطفا بهم بگو چه اتفاقی افتاده
داری نگرانم میکنی؟وقتی برگشت متوجه شدم گریه کرده نگاهش به عکس تو دستم بود
" نگاهم به عکس افتاد ، وایسا ببینم
چرا به جای ۵نفر ، ۶نفر تو عکس بودن
پینگ تو عکس چیکار میکنه!
سریعی عکس برگردوندم نوشته پشتش این دفعه کامل بود' تقدیم به نگاه های قشنگ چانهو
از طرف پينگ '" تو افکاری که ذهنم بهم ریخته بودن غرق بودم تا این صدا مامان شنیدم
♡ ملیسا من سه سال دارم زجر میکشم
من و ببخش نباید ازت مخفی میکردم
نباید این کار میکردممامان روی مبل نشست با دستاش صورتش پنهان کرد
حسابی گیج شده بودم قلبم از استرس تند میزد+مامان
یه دقیقه درست حرف بزنن ببینم منظورت چیه ؟!" ولی همچنان داشت گریه میکرد کنارش روی مبل نشستم دست راستم روی شونه اش گذاشتم
+ مامان داری نگرانم میکنی ؟
" تنم از استرس زیاد می لرزید احساس میکردم
قلبم داره از سینه ام میزنه بیرون+مامان خواهش میکنم حرف بزن !!
♡اون دفترخاطرات جیهاهو نوشته .
+چییییییییییی؟؟
حسابی گیج شدم+منظورت چیه ؟!
"مامان سعی میکرد بی گناهش اثبات کنه دستام گرفته بود و گریه میکرد
♡من مجبور شدم چانهو ، بخدا مجبور بودم
صدا مامان کمی بلند تر شد
♡پینگ پیشم نبود ، پدرت ما رو تنها گذاشته بود طلبکار بابات حکم جلبم گرفته بودن شرایط برام سخت کرده بودن ، هزینه عمل قلب سنگین بود
جیهاهو از شرایط سو استفاده کرد
VOCÊ ESTÁ LENDO
conquered
Paranormal+من دوستش دارم _چطور روت میشه +تو از اولم لیاقت عشقش نداشتی ......... روایت زندگی تسخیر شده دختری بی گناه به نام چانهو آتش انتقامی عجیب که زندگیش تغییر میده کاپل:چانهو، جیهاهو، پینگ