part 19

21 6 9
                                    

با قرار گرفتن تخم مرغ های آبپز جلوش حالش بهم خورد و عوقی زد .

حدود سه ماه بود که از گوگوریو برگشته بودند و چند هفته بود که حالش بد بود ، نسبت به طعم و بوی همه چیز زیادی حساس شده بود ، به محض اینکه غذای مورد علاقه اش رو جلوش می گذاشتند حالش بهم می خورد و در کمال تعجب دیشب کباب اردک خورده بود ، دقیقا همون غذایی که از وقتی یادش میاد ازش متنفر بود .

نمی دونست چش شده ، با شنید صدای جیسو که با نگرانی صداش می زد به خودش اومد : چی شده؟؟؟

=وای عالیجناب خیلی وقته دارم صداتون می کنم ، لطفا اجازه بدید طبیب معاینتون کنه !

+گفتم نه دیگه حالم خوبه !

=سرورم شما چند هفته است که کل ذائقه تون بهم خورده ! اگر اتفاقی براتون افتاده باشه چی؟؟؟

+من حالم خوبه جیسو ، میشه غذا ها رو ببری واقعا میل ندارم .

=ولی خودتون گفتید که خیلی گشنتون شده !

+خب الان بوی غذا خورد به بینیم سیر شدم ، تو ببر دیگه !

جیسو بلند شد و میز کوچک رو برداشت : اطاعت سرورم ، لطفا کمی استراحت کنید .

+باشه .

و بعد از خارج شدن جیسو زود به طرف تختش رفت و از زیر تشک نامه ی پنهان شده ی مینهو رو بیرون آورد .
مینهو بهش گفته بود که دیگه نمی تونه صبر کنه و می خواد که بیاد شیلا و پنهانی اول با پدرش حرف بزنه !

ولی سونگمین قرار نبود اجازه بده ، می دونست پدرش عمرا موافقت کنه ، ولی خب باید چیکار می کرد؟؟؟
هنوز نمی دونست چه جوابی بده که با صدای جیسو که می گفت وقت تمرین رزمی هست

سریع نامه رو پنهان کرد و قبل از وارد شدن جیسو ، خودش از اتاق خارج شد .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
/مینهو انقدر حماقت نکن پسر .

-پدر من دلم می خواد خودم امگام رو انتخاب کنم !

/خب سه تا دختر هستند از بین اونا هر کدوم رو می خوای انتخاب کن ، اصلا می تونی هر سه تاشون رو هم داشته باشی پسرم !

-نه پدر من از هیچکدوم اونها خوشم نمیاد .

/مینهو همه شون خانواده ی قدرتمندی دارن ، اگه با یکیشون ازدواج کنی ، قطعا جای پات رو محکم تر می کنی !

-متاسفم ولی من امگای خودم رو دارم .

امپراطور با شوک به پسرش خیره شد : ک..کدوم امگا؟؟؟

مینهو از دست خودش بابت سوتی ای که داده بود عصبانی شد ولی سعی کرد جمعش کنه : منظورم امگایی که قراره یه روزی عاشقش بشم !

/خب تو حاضر نمیشی که با امگایی ملاقات کنی ، باید ببینیش که بفهمی عاشقش میشی یا نه!!!

-پدر خواهش می کنم این بحث رو تمومش کنید هنوز برادر جویون ازدواج نکردن .

Shameful LoveTahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon