شانرو گزاشتم رو میز و از پله ها رفتم تو اشپز خونه همه تو اشپز خونه بودن بودم سلام کردم و همه جواب دادن به غیر از رامین داداشم _اخه چرا مامی حالا اگه من شب خونه بهزاد بمونم چی میشه _رامین کله صبحی رو مخه من را نرو ها گفتم نه هروز هروز پیش دوستاتی تازه خونشونم میخوای بمونی چتر باز کنی زشته دیگم حرف نز گفتم نه _خیله خوب شب نمیمونم ولی دیر میاما گفته باشم باز کلی زنگ نزنی _دیگه منتظر جواب مامان نشد و از اشپز خونه ا
خارج شد و به طرف پله ها رفت تا حاضر شود و به گشت و گزارش برس_ارش تو هم هیچی به این پسر نگیا انگار نه انگار که پدرشی _چی بگم خانم وقتی حرف گوش نمیده بزرگ شده ناسلامتی ها_چی بگم ولی اینا تا ۱۰۰سالگیشونم بچه های ماهستن_بگزریم دختر بابا چطوره _خوبم بابا همش دارم درس میخونم _کاره خوبی میکنی بابا جان این یک ماهم بخون بعد لندن دچار مشکل نشی راستی یک معلم شیمیم برات گرفتم چون گفتی شیمی خیلی سخته این ماه اخرو باهات خوب کار کنه با معلم زبانتم حرف زدم گفته زبانت عالی شده حتی تلفظاتم مثل خارجیا شده هیچ مشکلی نداره دوهفته دیگه میاد دیگه نمیادچطوره بابایی_چی بگم شما فکر همه جارو کردی بابایی فقط میشه امروز که جمعه هست من با دوستام برم بیرون _اره باباید چرا نری برو خوش باش_وای مرسی بابای گلم قربون اون چشمای سبزت بشم گونشو بوس کردم و روبه مامانم گفتم پسمن ساعت ۷یا۸میام دیدم مامانم ناراحته انگار زودیاز اشپزخانه جیم زدم و از ت پله ها گفتم پس من میرم حاظرشم ._اااخواهر گلم چطور _خوب فقط میشه کنرو بزاری خونه بهار اینا -منکه مشکلی ندارم و لی سر راه باید برم دنبال بهزاد اگه مشکلی نداری که بریم _یکم فکر کردم بعد گفتم این پسره چشم ابی هرچی باشه جلو داداشم جرعت مزه پرونی نداره گفتم باشه میام تا,۱۵دقیقه دیگه پاینم _او چه خبره دیرم میشه زودتر_همچین میگه,دیرم میشه انگار میخواد بره شرکتش هروقت کارم تموم شد میام حالا بر اونور بوم حاظرشم_پچی کارم مهمه تا۱۰دقیقه دیگه پاینی مگرنه رفتم باشه,رفتم تو اتاقم و شلوار مشکی و مانتوی قومز و مشکی حریرمو پوشیدم شال مشکی رو سرم کردم و موهامو یکم ریختم بیرون یک ماتیکه قرمز زدم تو اینه به خودم نگاه کردم چه چیگری شده بودم اتکولن رو رو خودم خالی کردم گوشیمو با کیف پولمو گزاشتم تو کیف قرمز رنگ که رگه های مشکی داشت کفشم که با کیفم یک شکل بودرو برداستم و از پله ها پاین رفتم وا پس مامان بابا کوشن شاید.. یک byeبلند گفتم و از در بیرون رفتم جلوی در کفشمو پوشیدم و....