3

105 11 5
                                    

ورفتم تو ماشین رامین سرش تو گو شیش بود تا اینکه من گفتم پس چرا نمیری ,سرشو بلند کرد یکم خیره به سرتا پام شد و بعد گفت_وووووووودختر چه کردی کلک راستشو بگو کجا قرار داری که انطوری ارا ویرا کردی تو _به تو چه اصلا مگه من مثل تو هم که لا جنس مخوالف بگردم بعدم من همیشه خوش تیپم حتی تو جمع دوستایم که رو در بایستی ندارم بده ادم تمیز و مرطب باشه نه بده _اوووو خیله خوب ولی چرا اصلا ولش کن باتو حرف زدن مایه ...خوردن _پس حرف نزن و راه بیفت که زود برسم خونه بهار ,_چشم خانم _چشمت بی بلا _بچه پرو _صدای اهنگ رپ تو ماشین بود من از اهنگ رپ متنفر بودم ولی بعضی موقعه ها گوش میدادم الانم از اون موقع ها بود سرمو چرخوندم و رامینو دیدم اونم خداوکیلی خیلی خوش تیپ و خوش گل بود الهی قربون داداش تخسم (عکس بالا عکس رامین و خواهرش دلارام)خوب یکم اینجا منتظر میمونیم تا بهزادبیاد پاین از سر ناچار فقط گفتم باس
شه اصلا از اون پسره حیض خوشم نمیامد تا اینکه اقا (بهزاد اومد )از ماشین پیاده شدم تا اون جلو بشینه(ادب حکم میکر خوب هرچی نباشه بزرگتره خیره سرش)وقتی منو دید همینجور تمام
اجزا صورت و بدنمو انالیزم میکر رسیبه لباسام از اونا گزشت و دوباره توچشمام و لبام اومد بالخره من صکوت رو شکستم چرا نمیشینید نه من پشت میشینم _اخه_ای بابا بهزاد تو بیا جلو دلارام تو برو پشت همین کارم کردم پسره الدنگ تا دمه خونه بهار چهار چشمی داشت نگام میکرد,از ماشین پیاده شدم و بدون هیچ خ
حرفی رفتم سمت زنگ خ
خانه بهار اینا رامینم پاشو گزاشت رو گاز و رفت ,

Love 2Where stories live. Discover now