_وای چقدر گشنمه بهار پس چرا اینا نمیان _وا من چه میدونم خوبه حالا منم باتو بودما,_بهههههه دختر خارجی و بهار خانم چطورید بچه ها _ماخوبیم و انگار تو بهتری هیوا خانم _بلکه بهترم چرا بهتر نباشم امروز با عرفان رفتیم بیرون _منو بهار که چشمامون اندازه گردو شده بود گفتیم /عرررررففففااان دیگه کیه _خوب بابا الان چشماتون میپره بیرون پسر عموم رو میگم همش۸سالشه بیچارا _خوب اینم شادی داره پ ن پ بیرون رفتن بایک سری پسر قرتی شادی داره _ای با با باز تو و دلارام کل انداختین (دلاارام و هیوا هر دو باهم گفتن)_پچی این هویج بشینیم همو نگاه کنیم یکم باید سر به سر هم دیگه بزاریم (دلارام )_هیعععععع دلم برا تون تنگ میشه بچه ها وقتی برم لندن با کی کل بندازم با کی درودل کنم هیعععع کاشک شمام میمدین(هیوا)_وا از خودت مایه بزار باید میگفتی کاش میتونستم بمونم(بهار)_معلومه که اینو نمیگه لندن میره عشق حاااااللللل و حتی کنسرت گروه ondiبازم بگم (هیوا )_نه بزار من بگم میره دانشگاه کلوپ,و پارتیا مختلف دوست پسر و اوووو کلی چیزای دیگه مگه نه پ چرا ساکتی_ولی جمع دوستان صمیمی یک چیز دیگس منم که اهل دوست پسر و اینجور چیزا نیستم(هیوا)_باشه ولی بازم حرف ما درست اگه نشد من مو هامو از ته ته میزنم (دلارام)_اره تو که منتظر مو کوتاه کردنی ای بابا پ چرا نازی و خاطره نمیان (نازی)_سلام داداشی چطوری اوا اینل
ا کی اومدن (نیما)_نیم ساعتی میشه که امدن (خاطره)_خاک تو سرم الان منو جرواجر میکنن که چرا دیر امدم من رفتم فعلا داداش ,بهههه سلام برو بچ چه خبرا _(هیوا,بهار,دلارام)الیک سلام خانم میزاشتی شام میومدین(نازی)_دلم براتون سوخت مگرنه همین کارو میخواستم انجام بدم (د,ب,ه)_بچه پرووو(نازنین )_حالا اون یکی یارمون کو خاطره اون که هنوز نیمده (خاطره باصدا و پس گردنی به نازی واری جمع شد),(خاطره)_سللللللللاااااااامممممم باز داشتی چی میگفتی پشت سر من(نازیی)_یعنی خاطره تو اون روح دشمنات پشتم درد گرفت انگار باصندلی زدن پشتم اااااییی تو(دلارام_)ای بابا بیان بشینید حالا مننن گشنمههه ,همهدور هم جمع بودم وداشتیم در سکوت نهار میخوردیم.چطور بود دوستان,چند تا لایک داشت,این داستانو به دوستاتون معرفی کنید ,