وقتی به خودم اومدم عاشق چشماش شده بودم.
اونا منو سمت خودشون صدا زدن و من با کمال میل توشون غرق شدم.
YOU ARE READING
جهان آشفته زویا
Non-Fictionگاهی حس میکنم توی جمجمه ام خالیه. بس که افکاربار بار ها توی سرم میپیچن و عذابم میدن.
غرق شده
وقتی به خودم اومدم عاشق چشماش شده بودم.
اونا منو سمت خودشون صدا زدن و من با کمال میل توشون غرق شدم.