"من میخوام بچه داشته باشم..."
"نه،نمیخوای."هری میخواست که پدر بشه و لویی نمیخواست،اما همیشه اون اتفاقی نمیوفته که لویی میخواد.
***
خب داستان جدید:)
داستان کوتاهِ هم تعداد چپترا و هم حجمشون:|
و اینکه Mpreg هست اگه خوشتون نمیاد لطفا نخونین:)
YOU ARE READING
Baby Daddy {Larry*Mpreg*Short Story}[Persian Translation]
Fanfiction"من میخوام بچه داشته باشم..." "نه،نمیخوای." هری میخواست که پدر بشه و لویی نمیخواست،اما همیشه اون اتفاقی نمیوفته که لویی میخواد. *Written by @velvetfrnk *