فرارگاه‌ سیزده [مصاحبه با نویسندگان و مترجمان]

دیبا؛ پیچیدگی های زیبایی

توی این مصاحبه، رفتیم سراغ دیبا. دیبا با کار Anonym خیلی شناخته شد و خواننده های زیادی پیدا کرد. سبک قلم دیبا پیچیده و زیباست و از ادبیات غنی ای بهره می گیره و روی معنا تاکید زیادی داره. دیبا توی این مصاحبه از داستان دیگه ش ۱۹۷۰ بهمون میگه و من ازش درباره ایده ها و توصیه هاش، و Anonym پرسیدم.

آی دی دیبا:
dibahs

تیمسار: سلام دیبا، به فرارگاه خیلی خوش اومدی و مرسی که اینجایی. حالت چطوره؟

_خوب.

تیمسار: یه بیوگرافی کوتاه از خودت بهمون بده.

_من ديبا هستم ، ١٧ ساله از تهران.

تیمسار: دیبا، تو توی داستانای ۱۹۷۰ و Anonym تجربه یه سبک قلم هیجان انگیز و معمایی رو داشتی و داری(هنوزم اپدیت می شن) و به خوبی تونستی از پسش بر بیای، علاوه بر این مهارتت توی به اصطلاح 'نوشته های ادبی' هم خیلی زیاده و توی داستان هات، به خصوص Anonym مشهود. توی داستان هات، همیشه آدم ترغیب میشه برای بیشتر خوندن. بهمون بگو آیا این استعدادت توی نوشتن ذاتیه یا از چیزه دیگه ای حاصل شده؟

_نوشتن ذاتي نيست فكر كنم قبلش كلي تجربه هاي ديگه از نوشتن داشتم ( چه توي واتپد و غير از واتپد) و همينطور مطالعه اي كه داشتم بهم كمك كرده.

تیمسار: از داستان جدیدت برامون بگو. در چه حاله؟

_فعلا تمركزم روي انانيم هست تا تمومش كنم.

تیمسار: خودت کدوم یکی از کارهات رو دوست داری و چرا؟

_انانيم. چون خيلي خيلي خيلي روش وقت گذاشتم و براي نوشتن هر جمله ش فكر كردم. ايده ش هم ايده ي خاصيه.

تیمسار: ایده جدیدی تو ذهنت هست؟ باید منتظر چیزای جدیدی ازت باشیم؟

_تمام ايده هاي جديدم رو توي انانيم ريختم. ولي علاوه بر اون داستان روزمرگي يك كتابدار رو دارم مينويسم كه اسمش "اكستاسي" هست.

تیمسار: خودت کدوم یکی از شخصیت هایی که خلقشون کردی رو دوست داری؟ اگر بخوای جای یکیشون زندگی کنی کدومو انتخاب می کنی و چرا؟

_از شخصيت سامانتا و جوردن خيلي خوشم مياد. شخصيت اصلي داستان ١٩٧٠ و نقش مكمل داستان انانيم. و اگر قرار باشه جاي يكيشون زندگي كنم جاي جوردن زندگي  ميكنم. هنوز رموزي هست كه فاش نشده ولي به زودي با همتون در اشتراك ميذارم.

تیمسار: تجربه خارج از واتپد هم داشتی تا حالا؟ برامون تعریف کن.

_نوشتن؟ چاپ شدن؟ نه.

تیمسار: یه فکت از داستان هات بهمون بگو.(مثلا ایدش کجا به ذهنت رسیده یا فلان شخصیت تو فلان کار خوبه)

_راستش انانيم رو يادم نمياد ولي ١٩٧٠ زير دوش حموم ايدش به ذهنم رسيد.

تیمسار: داستان یا کتاب مورد علاقت چیه؟

_اولين چيزي كه به ذهنم ميرسه كتاب انسان ها از مت هيگ هست.

تیمسار: به نظرت واتپد چه نکته منفی ای داره؟

_واتپد توي اين برهه ي زماني نكات منفيش بيشتر از مثبتشه. ايده ها تكراري شده و طرز نوشتن ها يكي شده. همه پورن مينويسن و كم تر كسي توي كارش خلاقيت داره.

تیمسار: دوست داری سبک های دیگه رو هم توی نوشتن تجربه کنی؟ مثلا طنز یا یه چیز دیگه مثل تاریخی؟

_تاريخي رو روش فكر كردم ولي طنز هيچوقت.  

تیمسار: تو خواننده های زیادی داری. این موضوع برات چه جوری بوده؟ خواننده زیاد کار آدمو سخت تر می کنه یا آسون تر؟

_بستگي داره با چه ديدي به اين قضيه نگاه كني. من ترجيح ميدم داستاني بنويسم كه بازديدش يك / دهم بازديد داستان هاي پورن باشه ولي محتوا داشته باشه. زياد به اينكه : عموم خوانندگان چي ميپسندن رو نميارم. ميخوام داستاني كه مينويسم جدا از واتپد هم قابل بحث باشه.

تیمسار: برای پایان مصاحبه، یه توصیه بهمون بکن برای خوب نوشتن.

_ همه چيز رو نخونيد و اجازه نديد همه چيز روتون تاثير بذاره. انتخاب كنيد.