" عالیه. اره .حتما فقط 20 دقیقه دیگه فعلا" هری تو تلفنش گفت و ما از ماشین پیاده شدیم
هری دستمو گرفت و ما وارد ی سالن باشکوه شدیم ولی خب خیلی ترسناک بود پرده های سیاه و وسایل طلایی ولی خب قشنگ بود
" آه استایلز بالاخره اومدی؟" اون مرد پیر گفت و دست هری رو تکون داد هری تو این مدت فقط لبخند میزد لعنت بهت استایلز و اون نقشه هات
" این خانم زیبا کی هستن؟" اون مرد گفت و بهم نگاه کرد من یکم به هری نزدیک تر شدم و اون منو به خودش چسبوند
" دخترم" هری گفت و به من با خوشحالی نگاه کرد
استایلز ما هردومون میدونیم تو از من متنفری ولی بازیگر خوبی هستی برعکس من هاهاها
" حواست کجاست پرنسس؟" هری تو گوشم گفت
"هممم؟ " من گفتم و با تعجب بهش نگاه کردم
" حواست کجاست؟ اینطوری کارمون خوب پیش نمیره هشیار باش اگه کسی چیزی بهت تعارف کرد بگو نمیخوری اوکی؟" هری گفت و منو به خودش خیلی نزدیک کرد یعنی انگار من بغلش کرده بودم
" اوهوم" من گفتم و دستمو گذاشتم رو دوشش
" افرین دختر خوب " هری گفت و موقعی که داشت به لبم نگاه میکرد نیشخند زد
" خب کی قراره نقشتون رو اجرا کنید؟" من گفتم و هری دستشو گذاشت رو کمرم
" دقیقا 11 دقیقه دیگه" هری گفت و زیر گوشمو بوسید
"اقای استایلز شما خیلی دقیق اید" گفتم و خندیدم
" اره پرنسس من تو گرفتن تو هم خیلی دقیق بودم " هری گفت و خندید منم خندیدم استایلز تو کی وقت کردی بامزه شی ؟ها؟
"تو خیلی خوشگلی"هری گفت و لبشو گاز گرفت
"استایلز نظرت چیه به همه معرفیت کنم؟"اون مرد گفت و مکالمه زیبا و معنادارمونو قطع کرد
"البته"هری گفت و من از بغلش در اومدم
"میتونی دخترتم بدی دست افرادم"اون مرد دوباره سخنرانی کرد
"نه اون جاش خوبه" هری گفت و من ی نفس عمیق کشیدم
.
.
.
"اقایون و خانوم ها امشب ما دور هم جمع شدیم تا اقای استایلز معروف رو بتتون نشون بدم ،اقای استایلز؟"
هری وارد صحنه شد (من نمیدونم چی میگن واقعا) و همه براش خم شدن واتتت؟شوخی میکنید؟
"ممنون" هری گفت و دستشو دو بار رو شونه اون مرد زد
"این مثل ی معجزه میمونه که بتونیم استایلز رو بالاخره ببینیم" اون مرد گفت و هری لبخند زد اون لعنتی اصلا بلده لبخند بزنه؟
"اوه جاش بیا اینو زیاد بزرگش نکنیم" هری گفت منم همینو میگم ولی حرفای هری و جاش خیلی کسل کننده تر از گوش دادن به سخنرانی ترامپه پس به حرفاشون بی توجهی کردم ولی یهویی سکوت سنگینی شد که فهمیدن اون ۱۱ دقیقه تموم شده
"استایلز اروم باش ما فقط داریم حرف میزنیم" جاش گفت و مضطرب به نظر میرسید
"جاش من کاملا ارومم فقط دلم برای تو میسوزه که قراره چند دقیقه دیگه به پام بیافتی تو به من توهین کردی جیززززز" هری گفت و خندید ولی خندش شبیه قهقه بود اگه اون هری فاکینگ استایلز نبود الان میگفتم چه شیرین میخنده ولی خب حالا که نیست
"این دفعه نه" جاش گفت و همه اسلحه ها سمت هری نشونه گرفته شدن
"بکم زود به این کار اقدام کردی جاش" هر کلمه ای که هری میگفت عین سیلی به صورت جاش پرتاب میشد "اوه استایلز" جاش گفت و خندید
احساس کردم چیز سفتی به شقیقم فشار اورد عیسی مسیح منو وارد دعواتون نکنید خواهشا
به هری نگاه کردم و دیدم اخم کرده
"تو از حدت گذشتی" هری از عصبانیت قرمز شده بود
"نقطه ضعفت دخترته همممم؟" جاش طعنه زد و خندید از این کارت پشیمون میشی البته شاید
"میدونی جاش از قبل هم مکار بودی ولی هر پله ای که بالا میری من ۲پله از تو بالا ترم،حتی الان"حالا نوبت هریه که نشون بده جهنم واقعی چیه
جاش دستاشو مشت کرده بود افراد هری جلو اومدن و اماده شلیک به جاش و افرادش شدن میشه یکی منو نجات بده؟
"جاش -جاش"هری گفت و خندید
"تو ی عوضی هستی که فقط فکر پولی " جاش داد زد اروم باش رفیق ی فقط ی بحث دوستانست اوه نه طرف مقابلش هریه چرا همش یادم میره؟
"بیا باهم صادق باشیم هممون دنبال همینیم" هری گفت و تفنگشو از پشتش در اورد و طرف جاش گرفت
"تو اطلاعات رو لو دادی ، خانوادتو کشتی، به پسرت تجاوز کردی(شرمنده دیگه)تو مایه ننگی جاش" هری گفت و به جاش شلیک کرد خدای من ولی خودمونیم اینقدری که هری تا الان ادمکشته تیلور سویفت درباره دوست پسراش اهنگ ننوشته
هری سر تفنگ رو به سمت من گرفت میخوای منو بکشی؟ و بنگ من جیغ زدم چون فکر میکردم قراره به من شلیککنه توی چشم به هم زدن همه افراد جاش مردن و هری چیزی به افرادش گفت و اومد سمت من
"فکر کردی میخواستم بهت شلیک کنم؟" اون گفت و نیشهند زد
"من...من... اوفف اره" من گفتم و از ترس میلرزیدم
_______________________
وای واقعا ببخشید که اینقدر دیر به دیر اپ میکنیم
تا میام سر گوشی مامانم گیر میده
کلی امتحان دارم
ولی جدا از اینا اجرای تیلور رو دیدید؟ لباسشششششش
اهنگ جدید لیام
عکسای جدید هری تو فرودگاه ژاپن
چرا نمیزارید زندگی کنیم؟
و اگه میبینید که دیگع تو اینستا فعالیت ندارم بخاطر اینکه اینستام یکم مشکل داره پس...
_Romina🌟❤️
YOU ARE READING
Young Man & The Gun [H.S]
Actionمن تو نقش بازی کردن عالیم ولی اون خیلی زرنگ تر از من بود من به طرفش کشیده شدم و تو دام عشق افتادم که اول ی اشتباه بود ولی کی گفته عاشق کسی شدن اشتباهه؟