fly with me (L.S)

"کاج غمگین"

قهوه میریزم برایت
نیستی آن سوی میز
هی شکر میریزم وتلخ است جای خالیت..
(ن.ج)
_________________________________________
"اینجا تاریکه! من از تاریکی میترسم عزیزم میشه برقو روشن کنی؟"
.....
"عزیزم؟"
....
"اوه... یادم رفته بود "
....
"تو دیگه اینجا نیستی نه!؟.."

یه نگاه به ساعت روی دیوار کافیه که بفهمم خواب موندم و دیدنت رو توی راه دانشگاه از دست دادم. ارام بخش های لعنتی !

شاید اگه عجله کنم و توی راه خودم رو به کشتن ندم بتونم باز هم ببینمت نه؟ امیدوارم دیدن هرروزه این غریبه سیاه پوش اذیتت نکنه آروم جونم.

راستی ارامشم من عاشق دیدنت توی روز های دوشنبه ام روز هایی که کلاس فیزیک داری.چشماتو میچرخونی با لبهای اویزون به سمت کلاس 124 راه میوفتی پاهاتو روی زمین میکشی ودر عین حال با موهات بازی میکنی و اصلا هم به فکر قلب ضعیف این مرد نیستی.

پاتند میکنم که کمی زودتر از پایان کلاست به اونجا برسم نباید لبخندی که بعد تموم شدن کلاس روی صورتت بوجود میاد رو از دست بدم.مثل همیشه پشت درخت کاج گوشه دانشگاه میشینم جایی که به خوبی میتونم چهره درخشان و زیباتو ببینم .

درست چند دقیقه بعد استاد پیر درس فیزیک آقای پیترسون بیرون میاد و تو پشت سرش با صورت مچاله غرغر میکنی . اینبار هم سر کلاس خوابت برده بود عزیزکم؟ روزهای که با خنده پشت سر پیرمرد بیچاره ادا در میاری نشون دهنده اینه که مثل همیشه موقع کار با گوشی مچت رو گرفته ولی مثل اینکه باز دیشب خوب نخوابیدی چه چیزی ذهنت رو مشغول کرده بود عزیزکم؟

وقتی نگاهت به این سمت میوفته قلبم از تپش می ایسته وقتی با فریادی بلند نایلو صدا میکنی دوباره خون توی رگ هام جریان پیدا میکنه.

شروع به دویدن میکنی. مگه نمیدونی بعد اون عمل سخت دویدن برات سخته عروسکم؟مراقب تیکه ای از وجودم که پیشته باش تنها چیزی که باعث میشه حس کنم کنارتم همونه مرد من...

________________________________________

  اینم ازین پارت امیدوارم دوسش داشته باشید تو این چند هفته اخیر با اتفاقاتی که پیش اومده از لحاظ روحی و روانی داغون شدم و اتفاقاتی که همتون هم میدونید چیه این موضوع رو تشدید کرد امیدوارم دوستش داشته باشید و ووت بدید لطفا
کلی قلب ابی💙
نرگس