Part3

968 139 4
                                    

+تو اینجا چه غلطی میکنی؟

با اخمی که تو نگاهش بود به جیمین خیره شد

_تتوتو خوخوخودت اینجا چچچیکار میکنی ؟

با تعجب به تهیونگی که جلوش نیمه لخت بود خیره شد

+اینجا اتاق کوفتیه منه !! جهت اطلاعت زردک خان

با دادی که زد باعث شد جیمین کلافه چشماشو رو هم فشار بده

_ اینججا ااااتاق منم ههه‌سست.

حق به جانب دست به سینه ایستاد و با اخم به تهیونگ نگاه کرد

+تهیونگ خودشو به جیمین رسوند که باعث شد جیمین یکم عقب بره اما برای اینکه نشون بده ازش نمیترسه سرشو بالا گرفت و سر جاش ایستاد

حالا فاصلشون با هم به اندازه‌ی یه کف دست بود

نفساش تو صورتش برخود میکرد و این اذیتش میکرد اما قاطعانه برای اولین بار تو روی کسی که از طرفش مسخره شده بود ایستاد و تو چشماش زل زد

تهیونگ انگشت اشارشو اورد بالا و تو صورت جیمین زد

+ببین بچه خوشگل کل کل کردنو با من میذاری کنار و همین الان گورتو از اینجا گم میکنی

جیمینو همونطور که سینشو داده بود جلو تو چشمای تهیونگ زل زده بود سعی کرد لکنت نداشته باشه لب زد

_اااگه ننرم چی میمیشهه!؟

+هه !

تهیونگ صورتشو کج کرد و نیشخنده عصبی زد و اما طولی نکشید که لبخندش به خط صاف تبدیل شد و برگشت تو صورت جیمین نگاه کرد

+میتونی امتحان کنی!

جیمین با تردید نگاهشو رو اعضای صورت تهیونگ چرخوند

_اااین ااتاقیه که مُمُمُدیر ببهم داد ، گُگُگُفته بباید اینجا ببمونم

خنده‌ی بلند و‌عصبی کرد

+ عجب احمقیههه آقا من نمیخوام تو تو این اتاق کنار من باشی باید کیو ببینم !!

سعی کرد خودشو نگه داره پس اونم نیشخندی زد و تو چشمای عصبیه تهیونگ نگاه کرد

_کیممچی مَمَنم ددلم نممیخواد ببا شمما تو ییه اتتاق بباشم

بخاطر لنکتش اشتباهی شی رو چی تلفظ کرد و کیم شی به کیمچی تغییر کرد و این باعث جوشی تر شدن تهیونگ شد

و با داد تهیونگ رو به رو شد

+یاااا فک کردی کی هستی که منو مسخره میکنی هااا؟

بازوی جیمینو گرفت و بهش فشاری وارد کرد از درد فریادی کشید که تهیونگ دستشو رو دهنش گذاشت و بهش فهموند ساکت باشه

به محض اینکه دستشو برداشت لب زد :

_مممن مسسخرت نکردم

اینبار جیمین نمیتونست خودشو محکم نشون بده چون هم ترسیده بود هم دردش گرفته بود پس با چشمای مظلومو اشکیش به تهیونگ خیره شد

Tongue tieWhere stories live. Discover now