Chapter 3

2.9K 574 85
                                    

-----

قسمت سوم

دیوث من  مانیلیم:  چی شده؟

شیطان سو: فکر میکنم که من....

کوچولو: فکر میکنم که باید برم یه استراحت با قهوه داشته باشم

ماشین وحشت: بای هانی

هر چی دارم پوله: واقعا اونا همچینکاری کردن؟

پاندا جیمز: اووووو چه باحال

پادشاه بابل تی: من گیج شدم

ناگت مرغ برای زندگی:این اولین باره

کوچولو: ما قرار نمیذاریم، جونگده...

استایلم نیست:گفتم که اونا قراره عاشقه هم بشن

دی وی من مانلیم : اسمه اینو عشق میزاری؟این شوکه کنندست!

بذار بخوابم: معلومه!

بک کتاب دوست داره : میشه همتون خفه شید لطفااا

تو استایل من نیست: اسممو بخون.نظرمو بهت میگه

بک کتاب دوست داره: اَیش

ریل پی سی : چرا ناراحت میشی پاپی؟

دیوث من مانلیم: بهش گفتی پاپی؟؟

ریل پی سی: یس

بک کتاب دوست داره: کریس بهت گفته بودم که اون عکسو به کسی نشون نده

بزار بخوابم: چه عکسی؟

پاندا جیمز: تو عکس بک و بدون اینکه ازش اجازه بگیری به اون  پسر جدیده نشون دادی؟؟

تو استایل من نیست: شاید....

همه داراییم پوله: خیلی خوشحالم که دیگه باهم نیستیم

ریل پی سی: اوووه تو سوهویی!!
خیلی دربارت شنیدم هیونگ

ماشین وحشت:بابا قراره کشته شه...

پاندا جیمز: تو به دوستت درباره سوهو گفتی ولی درباره من نه؟؟
دوست پسرهه فعلییت!!!

ریل پی سی : وایساا ببینم کریس تو یه دوست پسره دیگه داری؟

بک کتاب دوست داره: خوب تو که الان میدونی

ریل پی سی: بازیمو و خراب کردیییی

دیوث من مانلیم: بس کنید دیگه

شیطان سو: بک تو از کجا میدونستی؟

بذار بخوابم: بکهیون یه جادوگره

ریل پی سی: وای  هابیت ><

بک کتاب دوست داره: من یه هابیت نیستم

ریل پی سی وای:قدت چنده؟

بک کتاب دوست داره:به چه دلیل جهنمی ای باید بهت بگم؟

Private message 💌Donde viven las historias. Descúbrelo ahora