Chapter 8

780 213 13
                                    



من عصبانی نیستم:*عضو شد*

تمامه داراییم پوله:یوهووو

پادشاه بابل تی: من گفتم که یکی بهم یادآوری کنه قبل از اینکه خوابم ببره از چت لفت بدم=//

من عصبانی نیستم:  و من بهت گفتم، تو باید با لوهان میرفتی بیرون ولی تو به اعتراض من گوش ندادی

ریل دامبو چرا به حرف مامانت گوش ندادی؟ هوووم؟ به علاوه اینکه دقیقا بعده ناهاره!

دیوث من مانلیم: بک ولش کن مشکلی نیست

من عصبانی نیستم: اون یه قرار داشت میدونی که

ریل دامبو: اه شانستو از دست دادی سهون

پادشاه بابل تی: وایسا ببینم چیی؟

تو قرار داشتی؟

آیا می‌خواهید این مکالمه را ترک کنید؟

بله خیر

چت خصوصی: دیوث من مانلیم

من عصبانی نیستم: سوال نپرس فقط همراهیم کن

دیوث من مانلیم: چجوری؟!

من عصبانی نیستم:  تو چت گروهی فقط با چیزی که من میگم پیش برو

دیوث من مانلیم: وات د فاز!!!

بک من قرار ندارم

من عصبانی نیستم: ما داریم به سهون یه شانس دوباره میدیم که حسودیش شه

دیوث من مانلیم: یا بهش یه دلیل بدید که ازم دوری کنه

من عصبانی نیستم: این اتفاق نمیفته

دیوث من مانلیم: چطور میتونی اینقد مطمئن باشی؟

من عصبانی نیستم: این غریزه ی مادریه

دیوث من مانلیم: چرا هنوز مثل قبل تغییرش ندادی؟

من عصبانی نیستم: اونقدری اذیتم نمیکنه که تلاش کنم

دیوث من مانلیم: حرفات اینجوری بودن "زندگی پره فرصته"

دیوث من مانلیم : ایش

خب باشه من تنهایی با نقشت جلو میرم

من عصبانی نیستم: خوبه به کیونگم بگو

دیوث من مانلیم: رو شونمه داره خودش میخونه

من عصبانی نیستم: خوبه پس اون درباره ی موقعیتمون میدونه وقتی پیام داد

دیوث من مانلیم: اره... حدس میزنم؟

آیا میخواهید مکالمه را ترک کنید؟

بله   خیر



چت گروهی

دیوث من مانلیم: اره من قرار دارم

من عصبانی نیستم: با یه مرد خیلی جذاب

ریل دامبو: میدونی که من دقیقا همینجام؟

Private message 💌Donde viven las historias. Descúbrelo ahora