صبح بخیر!
فقط خواستم بگم که به خونه ی تهیونگی نمیرم!
دلم نمیاد همین چند ساعت شبانه که کنارم میخوابی و میتونم تماشات کنم رو هم از دست بدم!
وقتی به ته ته گفتم نمیرم پیشش و میخوام پیش تو باشم خیلی ناراحت و حتی کمی عصبی شد...هیونگ بهتره مراقب خودت باشی! ممکنه تهیونگی بیاد سراغت و باهات دعوا کنه!باید برم !
امیدوارم که روز خوبی داشته باشی.
هنوزم دوست دارم :(
지민
(جیمین)
YOU ARE READING
Velleitie.
Fanfictionجیمین هرروز صبح برای یونگی نامه ی کوچیکی مینویسه و اون رو روی یخچالشون میچسبونه. اما چی میشه اگر یونگی نبینتشون و روی یخچالشون پر بشه از برگه نوت های صورتیِ کوچک؟ معنی اسم فیکشن : خواستن یا آرزوی داشتن چیزی که رسیدنی نیست.