سلام هیونگ!
امروز حالم خوبه پس دوباره هیونگ صدات میکنم.
دیروز میو دختر جین هیونگ با زبان اشاره بهم گفت که من خیلی مهربونم و دوستم داره!
این خیلی با ارزشه هیونگ!
بخاطر من زبان اشاره تمرین کرده و یاد گرفته!
بهم گفت که وقتی به معلمش ، کیم نامجون ، از من تعریف کرده ، اون بهش گفته زبان اشاره بلده و میتونه کمی بهش یاد بده.
میو کوچولو کلی ذوق داشت هیونگ.
ذوقش هم خوشحالم کرد هم ناراحت!
ناراحت از اینکه نمیتونم حرف بزنم و خوشحال از اینکه بخاطر من داره دذس و کار جدید یاد میگیره !
اما ناراحتیم کمه یونگیا! آخه میدونم که داری پول جمع میکنی تا عمل کنم!
باید برم دنبال مسافرمو برسونمش!امیدوارم که روز خوبی داشته باشی.
خیلی دوست دارم.
지민
(جیمین)
--------
سلااام!
خبر خوب دارم و اونم اینه که داستان رو تموم کردم و پارتها آماده ان ^_^ وقتس رای ها و کامنت های هر پارت به ۵ برسن آپ میکنم 💜
VOCÊ ESTÁ LENDO
Velleitie.
Fanficجیمین هرروز صبح برای یونگی نامه ی کوچیکی مینویسه و اون رو روی یخچالشون میچسبونه. اما چی میشه اگر یونگی نبینتشون و روی یخچالشون پر بشه از برگه نوت های صورتیِ کوچک؟ معنی اسم فیکشن : خواستن یا آرزوی داشتن چیزی که رسیدنی نیست.