نشان دادن بند ها ۱

8.2K 1K 306
                                    


جونگکوک میتونست ببینه که تهیونگ در زمان باز کردن جعبه خودش رو برای چیزی که نمیدونه چیه آماده میکنه، لب پایینش رو محکم به دندون گرفته و چشم هاش رو به حال انتظار ریز کرده. احتمالا از باز کردن جعبه و دیدن یک فتیش وحشتناک وحشت داره: مثل یک آلت بریده شده یا کوهی ازدندان های خرد شده. مثل چیزی که یک گربه خانگی برای صاحبش میاره، یک تیکه گوشت برای خشنود کردنش. البته که جونگکوک چنین کاری نمیکنه، هرگز کسی رو مجبور به باز کردن جعبه ای که یک فتیش داخلشه نمیکنه.

خب... حداقل نه به عنوان هدیه.

پس وقتی تهیونگ درب جعبه رو با احتیاط باز کرد و نگاهی به درونش انداخت و اسلحه رو دید، حالت چهره اش به کلی تغییر کرد. دهانش به آرومی به حال O باز شد و ابروهاش بالا رفتن،‌سپس با حالتی احمقانه به اون خیره شد. لب هاش حتی برای تظاهر به تلاش برای حرف زدن هم تکون نخوردن. آیا شگفتی باعث بند اومدن زبانش شده بود یا مثل همیشه ترس؟ بیشتر مردها حتی از فکر داشتن یک اسلحه شخصی هم ارضا میشن اما تهیونگ مثل بقیه مردها نیست.

جونگکوک این مسئله رو در نگاه اول متوجه شده بود و با گذشت زمان حتی بیشتر هم این مسئله روشن میشد.

جیمین از پوزیشن عجیبش روی دست و زانوهاش به تهیونگ نگاه کرد و با خنده گفت:«راست گفتی. چشم هاش میتونن بزرگتر هم بشن.»

«یک...یک اسلحه؟»

جونگکوک با نیشخندی گفت:«بله،‌یک اسلحه فقط برای تو. لازمت میشه. زودباش. میتونی بررسیش کنی. یک Cz75 ShadowZ» تهیونگ از داخل جعبه بلندش کرد. لمس بااحتیاط، انگشت هاش به وضوح میلرزیدن. چهره اش مثل کسی که بود که از دریافت یک اسلحه شگفت زده شده و نه مانند کسی که تابحال اسلحه ندیده. «مامورای قانون عموما از این نوع استفاده میکنن. تنها چیزی که کافیه بدونی اینه که میتونی بهش اعتماد کنی،  خیلی کم لگد میزنه و زیباست.»

«ارباب جئون، چرا-»

تحصیح کرد:«جونگکوک.»

«جونگکوک چرا م-من به یک اسلحه نیاز دارم؟»

جونگکوک توضیح داد:«مردانی که به من نزدیک هستن عموما در معرض ... خطر قرار میگیرن.» تهیونگ رو تماشا کرد که چطور اسلحه رو برای بررسی بیشتر میون دستاش چرخوند . دگمه خشاب رو فشرد و با مهارت خشاب رو با دست گرفت، نشانه ای از اینکه به خوبی کار با اسلحه رو بلده. «خشاب خالیه. قبل از ترک اپارتمان یک خشاب کامل دریافت میکنی اما داخل نه. درک میکنی که: احتیاط.»

تهیونگ نگاهی به خشاب و سپس به اسلحه انداخت و گفت:«اوه؟ البته، البته، میفهمم.»


Cz75 Shadow زیاد با اسلحه خودش تفاوتی نداشت،‌فقط کمی ضخیم تر بود

«قبلا با اسلحه کار کردی تهیونگ؟»

House Of Cards Where stories live. Discover now