کار ادامه داشت.
بعد از یک ماه و نیم بالاخره یک تشک درست بزرگ گرفتیم.
خیلی راحت بود و واقعا به پولش می ارزید.
توی سمت راست اتاقمون بود، روبروی در. هنوز هیچ چیز تجملی نداشتیم اما یه تشک درست خیلی بهتر از یه تشک بادیه.
هنوز منو بغل میکنی و خودتو به سینم می چسبونی که خیلی گیجم میکنه.
YOU ARE READING
𝘍𝘳𝘪𝘦𝘯𝘥𝘴 /𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 )
Fanfictionیه آپارتمان داغون، دو تا پسر • Written by @keeruushii '