کل زمانی که اشپزی میکردم رو صندلی اشپزخونه نشسته بودی.
واقعا باعث افتخارمه وقتی باهم حرف میزنی
نشون میده که واقعا اهمیت میدی
وقتی اشپزیم تموم شد گفتی که مرغه عالی بود.
خوشحالم خوشحالت کردم.
YOU ARE READING
𝘍𝘳𝘪𝘦𝘯𝘥𝘴 /𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 )
Fanfictionیه آپارتمان داغون، دو تا پسر • Written by @keeruushii '
-22-
کل زمانی که اشپزی میکردم رو صندلی اشپزخونه نشسته بودی.
واقعا باعث افتخارمه وقتی باهم حرف میزنی
نشون میده که واقعا اهمیت میدی
وقتی اشپزیم تموم شد گفتی که مرغه عالی بود.
خوشحالم خوشحالت کردم.