Wednesday,March 18 ,2019

113 19 17
                                    

قیافه ی اون شخص یکم واسم آشنا بود....
"سلام خانم کالینز کریستین هستم راننده ی آقای شیرن"
گفته بودم قیافش و‌اسم آشنا به نظر میومد
در جوابش گفتم-اوه اره میشناسمت تو رو همیشه کنارش میدیدم...اتفاقی افتاده؟

تو دستش یه چیزی  بود یجیزی مثل یه دعوت نامه 
"این دعوت نامه ی شماست فردا شب آقای شیرن یک پارتی بزرگ در Rose Club دارن خواستن که شما هم حظور داشته باشید"
-اوه عالیه اد و پارتی های همیشگیش
پارتی.... پارتی.....
یه جورایی همه چی ازون پارتی شروع شده بود....
اون شب یکی از بهترین شبای زندگیم بود....
اون روز بعد اینکه تتوی سامنتارو زدم باهم رفتیم بیرون و شام خوردیم و اون یکم درمورد رابطش با کوین صحبت کرد

بعد اینکه سامانتارو رسوندم خونش رفتم خونه هنری خونه نبود احساس میکنم چن وقتیه یه جوری شده
کمتر باهام حرف میزنه....

خیلی خسته بودم نشستم رو تخت زنگ زدم به رانی
-هی رانی چخبرا
"هیچ دارم سریال تماشا میکنم"
-میگم اد فردا پارتی داره بعد کالج میام سالن آماده شم
"اوممم اوکی....تو چطوری انگار صدات یه جوریه"

-چیزی نیس فقط پام یکم درد میکنه چیزی نی
"اوکی پس من برم فعلا بای"

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

اون روز بعد کالج رفتیم محل کار رانی خشبختانه سرش خلوت بود و میتونست رو من تمرکز کنه
موهامو یکم حالت داد و بازش گذاشتم و ازش یه میکاپ ملایم خواستم
وقتی اون داش آرایشم میکرد من اتفاقات دیروزو واسش تعریف کردم و اون خیلی عادی برخورد کرد چون خواننده های زیادی میان و واسشون تتو میزنم ولی خب واسم من یکم متفاوت بود
چون ازونجایی که میدونم زین مالیک کسی نیس که زیاد جایی بره
درسته خیلیا منو میشناسن ولی فکر نمیکرم یه فرد که اصلا اجتماعی نیستو تو سالن تتوم ببینم اونم وقتی که من نبودم

با رانی رفتیم تا لباسمو انتخاب کنیم اون یه جورایی استایلیستمه چون هر وقت جایی مث پارتی ها یا شو ها و جاهای دیگه میرم اون استایلمو انتخاب میکنه

یه نیم تنه ی مشکی و شلوار جذب مشکی پوشیدم
و یه کت کوتاه مشکی روش

مثل همیشه مشکی من عاشق رنگ مشکیم و البته رنگ بنفش رو هم خیلی دوست دارم اما استایلام همیشه مشکیه

رانی گوشواره و انگشترامو واسم آورد و من دیگه تقریبا حاظر شده بودم
با رانی خداحافظی کردمو رفتم سمت ماشین و به سمت رز کلاب حرکت کردم

یکی از محافظ های کلاب اومد سمت در ماشین تا بازش کنه اما من خودم پیاده شدم و سوئیچ رو دادم بهش

خبرنگار ها و پاپاترازی ها در حال عکس گرفتن بودن
وارد کلاب شدم همه جا بوی سیگار و تکیلا میداد من عاشق این ترکیبم
واوو امشب اینجا خیلی شلوغه خیلی خیلی

یکی از گارسونا اومد سمتمو من دو تا تکیلا ورداشتمو کمتر از یک ثانیه
خوردمش

"اووووو ببین کی اینجاسس.....رزی خوش اومدی"
-هی اد چخبراا....بازم که مثل همیشه حسابی ترکوندی
"میبینم که تو هم نیومده شرو کردی"
باهم خندیدیمو همو بغل کردیم اون یکی از بهترین دوستامه
"رز چرا اینجا وایستادی بیا واست جا کرفته بودم پیش خودمون با چن تا از دوستام نشستیم"

رفتیم سمت میزی که اد و دوستاش نشسته بودن
اوووو با کسایی روبرو شدم که انتظارشونو اینجا اصلااا اصلا نداشتم
"اووو ببینید کی اینجاس رزی کالینز"
همشون کلی جیغ و سوت زدن معلوم بود خیلی مست بودن

رفتم سمت لویی و باهم دست دادیم
-خوشحالم که دوباره میبینمت لویس تاملینسون

"منم همینطور رزی"
همینطور با همه دست دادم
یچیز که خیلی تعجب آور بود این بود که "زین " هم اونجا بود
همشون خیلی باحال بودن چن نفر دیگه هم پیشمون بودن ریتا و دوا
اون شب خیلی مست کردم کلا در حال رقصیدن و خوردن ودکا بودم

ساعت تقریبا سه صبح بود و کلاب خالی شده بود فقط من لویی دوا ریتا
و زین اونجا بودیم دوستای صمیمی اد

"هی بچه ها بیاید بازی کنیم"
همه رفتیم سمت لویی و اون از گارسن ورق خواست و اونا واسش آوردن
"فکر میکنم این بازی واستون آشنا باشه...هممون کنار هم میشینیم و باید دو به دو این ورق رو بین ابامون نگه داریم و هر کی که ورق رو بندازه باید از طرف مقابلش لب بگیره و هرکیم که برنده بشه...ام"

-من واسش تتویی که خودم انتخاب میکنم رو میزنم

من در جواب او گفتم
"یسسس عالیه همه بشینید دو به دو"

من وسط لو و زین نشسته بودم و کنار زین و دوا کنار زین و ریتا هم بین اد و لویی
یکم استرس داشتم که نکنه ورق رو بندازم
مخصوصا الان که کنار زین نشستم
شت اون منو به خودش جذب میکنه نگاهش جوریه که نمیتونی بفهمی تو ذهنش چی میگذره و این اونو خواستنی تر میکنه
اما تو این جمع انگار با همه راحتم جز اون چون اصن زیاد حرف نمیزنه و بیشتر ترجیح میده که گوش بده

لویی ورق رو گذاشت رو لباش و به سمت ریتا نگهش داشت تا ریتا با لباش بگیرتش و........

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هی گایز:)

اینک از پارت سوم
لطفا اونایی که پارت اول و دوم و خوندن اگه میتونن دوباره بخوننش چون ادیت شده و چیزای مهمی که باید از داستان بدونید توش هس

ووت یادتون نره

All the love💜✨

♾"END OF HER DREAM"♾Where stories live. Discover now