(1) 4/4: You're mine!

6.7K 819 62
                                    

جونگکوک با جیمین تو دستش حرکت کرد و از پله ها بالا رفت. سمت ته راهرو به آخرین اتاق خواب رفت و با آرنجش درش رو باز کرد. وقتی وارد اتاق شدن در رو با پاهاش بست و جیمین رو به پشت روی تخت گذاشت و روش خیمه زد، کف دستاشو دو طرف سر جیمین گذاشت. با اخم به تک تک اجزای صورت جیمین نگاه کرد. چشمای جیمین خمار بود و قفسه ی سینه ش از نفسای سنگینش بالا و پایین میشد. جونگکوک آروم سرشو نزدیک صورت جیمین برد و شستش رو روی چونه ش گذاشت. مکی به لبش زد و بوسه شو آروم از لبش سمت چونه ش و پایینتر تا گردنش برد.

جیمین دیگه نمیتونست تحمل کنه و دستشو به موهای جونگکوک رسوند و سرشو به خودش بیشتر فشار داد و قوسی به کمرش داد.با اینکارش دیک سفت شده ی هردوشون به هم برخورد کرد، آهی از دهن جیمین در اومد و جونگکوک چنگی به پهلوش زد.

جونگکوک روی پوست گردن جیمین زمزمه کرد_"یکی اینجا خیلی بی طاقت شده"
جیمین حتی میتونست نیشخند رو از صداش تشخیص بده‌.

+"آه...جونگ..کوک..."
جونگکوک سرشو بالا و جلوی صورت جیمین اورد_"چیه بیبی؟ بهم بگو چی میخوای...بهت میدمش...هرچی که بخوای"
جیمین ناله ای کرد و دوباره به کمرش قوسی داد تا بازم دیکشون به هم برخورد کنه و اینجوری جونگکوک منظورش رو بفهمه.

-"بیبی تو باید یاد بگیری از دهن خوشگلت استفاده کنی. من نیاز دارم صداتو بشنوم."
+"می‌‌‌‌...میخوام"
-"چیو میخوای؟"
+"تو...تو رو میخوام...دیکتو"
-"میخوای چیکار کنم؟"
+"میخوام منو بکنی...می..میخوام دیکتو حس کنم"

جونگکوک طاقت نیورد و لباشو محکم رو لبای جیمین گذاشت و شلخته وار بوسیدش. بعد از روی جیمین بلند شد و سمت میز کنار تخت رفت. لوب و کاندوم رو از توش در اورد و رو تخت گذاشت. با یه حرکت سریع جیمین رو برگردوند تا به شکم دراز بکشه. دستاشو روی لپای باسن جیمین گذاشت و فشاری بهشون وارد کرد. بعد خم شد روی یکیشون رو بوسید.

جیمین بیقرار شده بود و وول میخورد. جونگکوک دستشو رو کمر جیمین گذاشت و فشاری بهش وارد کرد و لباشو به گوش جیمین رسوند_"اگه دلت میخواد چیزی که میخوای رو بهت بدم پس آروم باش بیبی، من اصلا عجله رو دوست ندارم"

با این حرف، جیمین سعی کرد آروم بمونه و وول نخوره. نفسای جونگکوک رو روی پوست کمرش حس میکرد.
جونگکوک بوس خیسی رو از کمر جیمین شروع کرد و پایینتر رفت. لپای باسنش رو از هم باز کرد و چندثانیه به سوراخ نبض دار جیمین نگاه کرد. بعد لیسی بهش زد. لرزش جیمین رو حس کرد و باعث شد بازم کارشو تکرار کنه‌.

بوسه ای روی سوراخش گذاشت و لوب رو از روی تخت گرفت. یه کم رو انگشتش ریخت و انگشتشو روی خط باسن جیمین کشید بعد انگشت اشاره شو یهو کامل وارد کرد. جیمین آهی از گلوش کشید و ملافه ی تخت رو تو مشتاش گرفت. جونگکوک همونطور که انگشتش تو سوراخ جیمین بود بلند شد و دوباره روی جیمین خیمه زد و انگشتاشو سریع و خشن حرکت میداد. فوری انگشت دومی هم اضافه کرد. با دست آزادش مشت دست جیمین رو باز کرد و دستاشونو توهم گره کرد. همزمان با حرکت انگشتاش شروع به بوسیدن ستون فقرات جیمین کرد.

Hello doll! || kookminDonde viven las historias. Descúbrelo ahora