part 11

487 92 2
                                    

بم بم❤

نمیتونستم لباس انتخاب کنم انگار که بار اوله میخوام ببینمشکنارکمد نشستم نفس عمیق کشیدم بلند شدم لباس انتخاب کردمنباید زیادم وسواسی شم اون که منو دیده الانم ازم متنفره

هوففففف

چرا انقدر دارم به خودم یاد اوری میکنم ؟لعنتی اما باید تمامتلاشم رو بکنم که منو ببخشه مگه نه؟اصلا ممکنه؟یوگیوم تو مدرسه به سختگیر بودن معروفه حالا که فکر میکنم میبینممن احمق زیاد اونو نمیشناسم پس دقیقا به چه روش لعنتی ازش خوشم اومده؟

اههه نمیدونم فعلا باید رو اینکه منو ببخشه تمرکز کنمتوی یه کافی شاپ با مارک هیونگ نشسته بودیم استرسداشتم ونمیدونستم یوگیوم چجوری قراره عکس العمل نشونبده با پام روی زمین ضرب گرفته بودم که مارک با حرصسمتم برگشت

_آههه بم روانی ام کردی بس کن

_من به تو چیکار دارم؟

_اینقد وول خوردی که گند زدی به اعصابم

_هیونگ به نظرت دیر نکردن؟

_نه هنوز ۵ دقیقه مونده

_به نظرت یوگیوم چجوری عکس العمل نشون میده؟

_خدایا بم تو که اینجوری نبودی حالا میاد عکس العملشونشون میده دیگه

پوف کلافه ایی کشیدم و باز به در ورودی زل زدم چرا اینقددیر میگذره

دیدمش همراه جین کنار هم... لعنتی اون زیادی جذابه اب دهنمو قورت دادم انگار که داشتن درمورد موضوع بامزه اییحرف میزدن چون داشت میخندید هوفففف چقدر دلم براش تنگ شده بود

کاش میشد باهاش حرف بزنم ولی مگه میذاره با نگاهم داشتمقورتش میدادم لعنتی سرمو زیر انداختم کنار میز رسیدننمیتونستم سرمو بلند کنم

_سلام مارک

_سلام کیم.چطوری؟

_خوبم تو خوبی؟ چطوری بم؟

چشمام گرد شد چی؟ الان منم حساب کرد ؟ نادیده منگرفت؟سرمو اروم بلند کردم سعی کردم اروم باشم

_خ-خوبم

نگاهش سرد بود انگار که فقط چند بار همو دیده باشیمنمیخواد تمومش کنه؟چیو تموم کنه احمق تو شروعش کردیتو اون رو تحقیر کردی انتظار داری بیاد بغلت کنه هیچ کدوماز حرفاشون ونمی شنیدم فقط به یوگ زل زدم و نگاش کردم

سرشو که سمت جین چرخوند کبودی روی گردنش و دیدم.چرا کبوده؟ نکنه؟ بم احمق. قلبم شروع به تند زدن کرد ینیبا کسیه؟ مارک چیزینگفت.اخه اون از کجا بدونه.

چشمامو بستم اشک و پشتچشمام حس میکردم اگه بازش میکردم قطعا پایین میریختاب دهنمو قورت دادم بلند شدم چشمامو اروم باز کردم صداشون قطع شد

beautiful mistake s1Where stories live. Discover now