part 2

757 114 10
                                    

یوگیوم💙

یه گوشه نشستم جین هیونگ هم وارد بازیشون شد ولی من فقط نشسته و ناخوداگاه اخم کرده بودم با شنیدن اسم خودم سرمو بلند کردم

_یوگیوم شی نمیخوای بازی کنی؟ انگار حوصله ات سررفته

اون پسره ی پررو بود اخمامو بیشتر توهم کشیدم و به قیافش نگاه کردم خط چشم کشیده بود و حتی میتونم قسم بخورم که یه چیزی هم به لباش زده بود نیشخندی بهم زد و از جاش بلند شد و سمتم اومد و یه دفعه تو بغلم نشست چشمام از تعجب
گشاد شد دوباره نیشخند زد

_نه؟

یه دفعه از جام بلند شدم که روی زمین افتاد و همه ی بچه ها شروع به خندیدن کردن

_معذرت میخوام ولی قرار نیست این اداها منو تحت تاثیر قرار بدن

با چشمای شاکیش بهم نگاه کرد خنده ی بچه ها شدت گرفت سمت هیونگ برگشتم

_من دیگه میرم هیونگ

و قبل اینکه بهش فرصت حرف دیگه ایی رو بدم از اون جمع جدا شدم

بم بم❤️

با حرص چشمامو روی هم فشار دادم حالت رو میگیرم من اگه تو رو زمین نزنم بم بم نیستم

_مارک من برمیگردم

_چی؟

_بعدا حرف میزنیم

_میخوای باهات بیام؟

_نه لازم نیست

کتم و برداشتم بیرون اومدم

..................

چشمامو باز کردم دیشب درست حسابی نخوابیدم همشم تقصیر اون پسره ی عوضیه گوشیمو از روی میز کنار تخت برداشتم و وارد صفحه چت خودمو مارک شدم

_کجایی؟

_دارم میرم خونه

_این وقت صبح کجا رفته بودی؟

_پیاده رویی

_همممم میام پیشت

_منتظرتم
............

_ چرا دیر اومدی؟

_ با جین بودم مثل اینکه همین دور ورا زندگی میکنه

_اوووو هیونگ جدیدا زیادی دور بره این پسره ایی ها

_پسر خوبیه

نیشخندی زدم

_همین؟ مطمئنی چون فقط پسر خوبیه باهاش دوستی؟اصلا ربطی به اینکه اینقد جذابه نداره؟

_خفه شو بم

اروم خندیدم

_منم میخوام حال دوستشو بگیرم

_حال کی؟

_حال کیم و

_همممم اره بدجوری زد تو پرت

beautiful mistake s1Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin