part 7

503 95 0
                                    

بم بم❤

مهم نیست چی میشه میخوام ببوسمش.میخوام مزه ی پوست شو بچشم روی پنجه پام بلند شدم لبامو زیر گلوش گذاشتم چند ثانیه مکث کردم پسم نزد.جراتم بیشتر شد دستامو بالا اوردم و روی سینش گذاشتم و خودمو بیشتر بالا کشیدم پوستش رو گاز گرفتم مور مور شدن پوستش و احساس کردم ضربان تند قلبش و روی پوستدستم به خوبی احساس میکردم سینه شو چنگ زدم

_اخخخ یااااا دردم گرفت

نخودی خندیدم زیر گلوش بوسیدم و عقب اومدم

_هومممم خوشمزه بود

یوگیوم💙

به صورتش نگاه کردم چشماش خمار بود و لبای درشتش صورتی و مرطوب بود نیشخندی زدم و شونه هاشو گرفتم و به دیوار کنارش کوبیدمش با چشمای گشاد شده بهم نگاه کرد خودمو بهش نزدیک کردم بدنش تقریبا به دیوار پرس شده بود

_دا....داری چیکار میکنی؟

نیشخندی زدم و سرمو سمتش خم کردم

_مگه نمیخوای دوست پسرت بشم؟

سر تکون داد

_خب باید بهم ثابت بشه که دوست پسر خوبی میشی

و لبامو رو لباش گذاشتم بوسیدمش لبای درشتشو بین لبام گرفتم و مکیدمش دستمو پایین بردم
و روی کمرش گذاشتم به خودم نزدیک ترش کردم عمیقتر بوسیدمش حرکت زبونش روی لبم احساس کردم لبامو از هم فاصله دادم و اجازه ورود زبونش به دهنم و دادم

لعنتی میتونستم داغ شدن گوشام رو وقتی زبونش و روی زبونمکشید حس کنم

خون داخل رگ هام دوبرابر سرعت معمول جریان پیدا کردانگار که تمام هیجان ها سعی داشتن به
طرف پایین تنم برن پایین تنش و بیشتر به خودم فشار دادم

دستمو از روی کمرش برداشتم و روی باسنش گذاشتم و فشار دادم با فشار دادن نوک سینم بین انگشتاش از حرص لبش و گاز گرفتم و مزه شوری و داخل دهنم حس کردم

_اخخخخخ وحشی

_من وحشی ام؟ کی اول شروع کرد

_قرار نیست لبمو بترکونی

_توام قرار نیست سینمو بکنی که اونقدر محکم فشارش دادی

نیشخندی زد جلو اومد و دستاش و روی سینم گذاشت صداشو کیوت کرد

_گیومی اوپا لبمو بوس کن

_یااااا حالمو بهم زدی برو کنار

هلش دادم

_بهم لباس بده

_بنظرت لباسای من اندازت میشه...تا بوسم نکنی بهت لباس نمیدم

لباشو جلو داد نرمه لبش خون مرده شده بود یکی ازپاهاشو پشتش برد و خودشو تکون داد

_تو مطمئنی پسری؟

beautiful mistake s1Kde žijí příběhy. Začni objevovat