✨Sad But Sweet Problem Part 8

145 33 0
                                    


انگار مریضی تمین همون تلنگری بود که باعث شده بود سسانگ هااز رفتارشون خجالت بکشن و دست از کار های عذاب آورشون بردارن. یک هفته گذشته بود ودیگه خبری از سسانگ فنا نبود و همه چیز داشت نرمال میشد.

زمان سه ماهه تموم شده بود و شاینی قرار بود به خوابگاهجدیدی پیش اعضای سوپرجونیور برن. در هر حال عقل حکم میکرد حتی اگه خبری از سسانگها هم نیست باز هم به خوابگاه خودشون و یا خوابگاه اکسو که لو رفته بود بر نگردن.

غیر قابل باور بود اما سگ های تمین و تمام نت های آهنگ هایجونگهیون به کمپانی اس ام برگردونده شد و نامه ی عذرخواهی توسط کسانی که به خاطرعلاقه ی زیاد و یا کینه دست به اینکار میزدند پیش وسایل پیدا شد. البته که لباسهای کیبوم برگردونده نشد و کیبوم سر مینهو تمام دق و دلیش رو خالی کرد.

خبر مریضی تمین وبد شدن حالش به خاطر کارهای سسانگ ها باعث شده بود سسانگ ها مورد انتقاد شدیدنتیزن ها و فنا قرار بگیرن و حتی فن های اکسو و شاینی برای محافظت از آیدول هاشونبیست و چهار ساعته طی سه شیفت جلوی خوابگاه نگهبانی بدند.

اتفاقی که در تاریخ کیپاپ نیوفتاده بود و همه رو شوکه کرد.

تمین بعد از مدتیبالاخره به حالت عادی برگشته بود و سوار ون و همراه هیونگ هاش برای جمع کردنوسایلشون به خوابگاه اکسو میرفتن.

سکوتی که داخل ون بود رو فقط آهنگی که منیجر گذاشته بود وبا صدای ملایم پخش میشد میشکست نه هیچ کس دیگه.

دو هفته گذشته بود اما اون اتفاق انگار که مال دیروز باشهبراشون تازه بود. عذاب وجدان به جون اونیو افتاده بود و راحتش نمیذاشت . از اونطرف تمین خوشحال بود که هنوز زندس و میتونه هیونگ هاش رو ببینه.

چقدر احمق بود که میخواست تنهاشون بزاره و فکر میکرد باریروی دوششونه. نگاهی به اونیو که کنار پنجره نشسته بود انداخت و با دیدن انعکاسشروی شیشه فهمید که تمام مدت اونیو بهش نگاه میکرده.

لب هاش رو تر کرد و خواست چیزی بگه که منیجر گفت

"لی سومان خواست بهت بگم اگه بری هم برای خودت خوبه همبرای بقیه. رقصیدن برای قلبت خوب نیست و..."

مینهو با تندی غرید

"خب بهتره بهش بگی تمین جایی نمیره. ده ساله با ماست ورقص های سخت رو بدون مشکل رفته بازم میمونه و ادامه میده"

کیبوم طرف مینهو رو گرفت

"تمین بره ما هم میریم"

Sad But Sweet ProblemWhere stories live. Discover now