6-seouls street dogs

117 11 2
                                    


با حس سوزش خفیفی توی مجاری تنفسیش چشماش ناگهان باز شد و مردمک هاش  از تاریکی  گشاد.
بوی ملایم وانیلی که زیر بینیش حس میکرد بدون شک متعلق به هوسوکی‌ بود که با چشمای قرمز کنار تختش جمع شده بود و سرشو روی دستاش گذاشته بود.

اگه مثل فیلم ها پیش میرفت باید گیج میشد و میپرسید من کجام  .
اما خب اگه‌هزاران بار  با حس حضور جسمی خارجی توی سوراخ های بینیت و مچ دستت توی محیطی کاملا سفید چشم باز کنی دیگه گیج نخواهی بود.
علاوه بر اون ، چطور میتونست فراموش کنه؟
اون حتی توی خواب  هم به فکر جیمین بود
حتی توی نا هوشیاری.
دستی لای موهای مخملی هوسوک کشید و بینیش رو خاروند چون لوله ها اذیتش میکرد
بسته به جای سوزن ها و کرختی عضلات 
به نظر  میومد ۴۸ ساعت باشه که اینجاس .

هوسوک با فین فینی بیدار شد لبخند کوچیکی با همون چشمای پف دارش زد :
-جین هیونگ
جین بهش لبخند زدو با دقت واررسیش کرد تا از سالم بودنش مطمئن شه:
-تهیونگ؟
هوسوک چشماشو روی هم فشار داد :
-وی خوبه ، فک کنم یکم دیگه برگرده .
چیزی نگذشته بود که در باز شد و تهیونگ بر افروخته وارد شد ، ایرپاداش توی گوشش بود و جوری داد میزد که یکی از پرستار ها مجبور شد بهش تذکر بده، متوجه نشد و با‌ حرکت دستش باعث پرت شدن سینی از دست پرستار لرزون شد :
- هیچ ربطی به گرفتن حکم نداره
توی آیین نامه واضح  ذکر شده که  اخذ مجوز توسط رهبر  ارشد باید انجام بشه و در نبودش شخص دوم .
روی زمین  زانو رد و مشغول جمع کردن محتویات سینی شد .
-یعنی چی‌این‌ پرونده ‌داخلیه  ؟
فرق داره؟
تهیونگ که چیزی نمونده بود نعره بزنه گوشی رو قطع کرد و روی مبل انداخت .
دیدن جین هیونگ که بالاخره هوشیار شده بود از بر افروختگیش کم کرد:
-ساعت خواب، دیگه پیر شدی جین هیونگ
جین لبخند بی جونی زد و لوله هارو از بینیش بیرون کشید .
به آرومی سوزن سرم رو از رگش دراورد و چرخید  تا پاهاشو توی دمپایی های ابری فرو کنه .
-هی چیکار میکنی؟‌
هوسوک با نارضایتی غر زد .
-همین الانشم خیلی دیره ، اصلا وقت نداریم.
تهیونگ که با یاد آوری موضوع دوباره عصبی شده بود
غرّید:
-اونا حکم رو به خودم نمیدن
جین دکمه های لباسشو بست و سعی کرد از سرگیجه تلو تلو نخوره :
میدونم

تهیونگ ابرویی بالا انداخت:
-چطور؟
جین اخمی به هجوم خاطرات کرد :
-مهم نیست ، با  ایجنت سوک  تماس‌بگیر  ، یه قرار خارج از نوبت برای دفتر لی جانگهیو.

***
پاهاش رو روی پاش انداخته بود وقتی جین و تهیونگ وارد اتاق شدن ، کت شلوار قهوه ایش جلب توجه میکرد . ازون تیپ هایی که برای تازه به دوران رسیده ها برازنده بود.
رئییس جوان بعد از آوردن کم ترین آرا
به کلی از انتخابات پارلمانی  حذف شد اما همه ی اینها تا وقتی مانع حساب میشن که پدرت عضو  هیئت ژوری نباشه .

CALIGO     Where stories live. Discover now