میدونین تعداد سین ها رو دیدم، از ذوق بغض کردم؟
میدونین من ی مترجم و نویسنده ی عوضیم؟
خلاصه ک این انگیزه ش کمه، چون من بدون اجازه اینو ترجمه کردم و این حس درستی نداره...
اما فقط یکم هولم بدین ادامه میدم، چون این فقط انگیزه برای ترجمه یا نوشتن نیس. این ی جورایی مث اینه ک بگی «هی هنوزم اون بیرون آدمایی هستن ک اهمیت بدن...» خلاصه این امیدو ازمون دریغ نکنین...:(
من تا آخر هفته برمیگردم پیشتون... اگ میخونین...
زیادی دوستون دارم3>
S.gh
YOU ARE READING
When The Smoke Is In Your Eyes [L.S](p.t)
Fanfiction«من نمیخوام دوستت باشم میخوام گردنتو ببوسم...» all the credit to @thighhighlarry