#6 The Joke's on You!

1K 143 54
                                    

حس خیلی بدی داشتم.
بدتر از اینکه هیچکس تو اون دنیای نامرئی نمیتونست کمکم کنه، این بود که تنها کسی که بهش اعتماد کرده بودم، دستم انداخته بود!
قلبم به شدت به قفسه سینم می کوبید و بدنم مثل یک تکه یخ سرد شده بود.

-من دیگه نمیتونم به زندگی برگردم...
مگه نه؟
من دیگه زنده نمیشم، من برای همیشه مردم!

اینا...
چیزایی بودند که نمیتونستم اون لحظه بهشون فکر نکنم!
و کاش اون لحظه می دونستم که دارم هم به خودم هم به جونگ کوک صدمه میزنم!
اون افکار منفی یکی یکی داشتن مثل یک خوره روحم رو می جویدند و من نمی تونستم باهاشون مقابله کنم!
انگار که همه چیز در حال فرو پاشی بود!
آلودگی به قدری به من چیره شده بود که حتی دیگه جونگ کوک هم قادر به نجات دادنم نبود.

من ناامید بودم
ترسیده بودم
احساس بازیچه شدن رو داشتم و هیچی از این بدتر نمیتونست باشه!

و دقیقا لحظه ای که همه چیز داشت تموم میشد صدای اون رو شنیدم؛
صدایی که انگار برای نجات روح من رسیده بود:

-ویوی! به من نگاه کن!
به چشمای مشکیش که بهم با نگرانی نگاه میکردند زل زدم.

-تو هنوز زنده ای! اینو یادت نره! بدن تو هنوز داره نفس میکشه و قلبت هنوز داره خون پمپاژ میکنه!

شونه هام رو محکم با دستاش گرفت و مصمم ادامه داد: همه اینا فقط یه خوابه! خوابی که خیلی زود ازش بیدار میشی و از تک تک لحظات اینجا بودنت فقط به عنوان یک دژاوو یاد میکنی!

سرش رو جلو آورد و لب هاش رو آروم روی پیشونیم قرار داد و لب زد:
-تو هنوز زنده ای!

سرش رو جلو آورد و لب هاش رو آروم روی پیشونیم قرار داد و لب زد: -تو هنوز زنده ای!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

یک روز بعد

••جونگ کوک••
به محض باز شدن در اتاق از روی صندلی بلند شدم و به سمت جیون رفتم.
-حالش چطوره؟
ظرف حاوی آب مقدس رو روی زمین گذاشت و گفت: بیشتر آلودگی ها از بین رفتن! احتمالا بزودی به هوش بیاد.
مجددا به سمت صندلی برگشتم و زمزمه کردم:
-با وجود اون همه آلوگی زنده موندنش واقعا یه معجزه است!
با یادآوری حس روز پیش دست مشت شدم رو به روی زانوم کوبیدم و با حرص ادامه دادم: فقط دوست دارم بدونم کی بهش حقیقت رو گفته!
-بنظرت بهتر نبود که از همون اول بهش امید واهی نمیدادی؟
زیر چشمی به جیون نگاه کردم که ادامه داد: راستی خودت حالت چطوره؟
آروم سری تکون دادم و چیزی نگفتم.

DÉJÀ VUWhere stories live. Discover now