Aphrodite(completed)

جنگ

حتی قوی ترین جنگجویان تاریخ،
گاه مغلوب یک نگاه خمار شدند

Depend On It🎶
Liam Payne🎶

لیام و جیک با ظاهری کاملا متفاوت وارد کارگاه اسلحه سازی شدن، آرفید هایی توی بافت لباس و موهاشون بود که به راحتی قابل پاکسازی نبود. همه چیز توی کارگاه اسلحه سازی به نظر عادی میومد.

کارگاه هکتور قرارداد های کلانی با پلیس بریتانیا بسته بود، اونها بهترین اسلحه های کمری و کالیبر رو توی تمام کشور تولید میکردن.

گارد مسلح پشت سرشون حرکت میکردن، حدودا سه طبقه زیر زمین یه انباری خیلی بزرگ بود، در ها بسته شدن و لیام و جیک جلو رفتن.

ل-محموله رو باید کجا ببریم؟

دختری که پشت یک میز نشسته بود از جاش بلند شد و به اتاق کناری رفت، حدود یک دقیقه ی بعد هکتور اومد و رو به روی جیک و لیام ایستاد.

هک-مناطقی که باید تحویل بدی روی جی پی اس ماشین ثبت شده، بعد از اتمام کار ماشین رو بر میگردونی و پلاکش رو عوض میکنی.

ل-مفهومه.

لیام با لحجه ی روسی حرف میزد و جیک به عنوان دستیارش فقط ساکت ایستاده بود؛ صدای نزدیک شدن کسی اومد، اما جیک و لیام نباید به پشت سرشون نگاه میکردن.

-این آقایون قابل اعتمادن؟

-دو سالی هست که باهاشون کار میکنیم.

-به هر حال ماشینشون کاملا تحت نظره.

لیام مطمئن بود که صدای خود اسپیلبرگ رو شنیده، تنها چیزی که تونسته بود این باند رو مخفی نگه داره همکاری پلیس فاسد لندن بود. جید و هری ترتیب مرد روسی و دستیارش رو داده بودن، حالا تنها کاری که باقی مونده بود،
در میان گذاشتن کشفیاتشون با پلیس مرکزی بود.
.
.
.
زین و نایل توی صف باجه ی بلیط ایستاده بودن و هر از گاهی به آنجلا و آدریانا که روی نیمکت نشسته بودن نگاه میکردن.

ز-تو از کجا مطمئنی؟

نای-من بهش علاقه دارم زین، دلم میخواد امتحانش کنم.

ز-خیلی خب ولی اون خواهر لیامه اصلا شوخی بردار نیست.

نای-توی قیافه ی من اثری از شوخی میبینی زی؟ من آدمی نیستم که با کسی بازی کنم یا اینکه بخوام از دختری سو استفاده کنم؛ در ضمن تو خودت همیشه ازم میخواستی که با یکی وارد رابطه بشم، میخوام آدم مناسب خودم رو پیدا
کنم شاید آدریانا همون آدم باشه.

ز-میدونم داداش، بعدا بیشتر حرف میزنیم.

نایل بلیط هاشون رو گرفت و پیش دخترا برگشتن آدریانا و دوستش بلند شدن و پشت سر اونها به سمت ترن راه افتادن، زین از ترن خوشش نمیومد؛ مجبور بود اینکارو بکنه؟