part 19

8.4K 1.7K 227
                                    

کیم تهیونگ :
جانگکوک

جانگکوک :
نه
حرف نزن

کیم تهیونگ :
اما

جانگکوک :
نه نه نه
هیچی نگو

کیم تهیونگ :
نمیتونم...

جانگکوک :
لطفاً

کیم تهیونگ :
خدایااا
اونقدر شیرین بودی که
دارم دیوونه میشم

جانگکوک :
دربارش حرف نزنیم
لطفا

کیم تهیونگ :
اما
خیلی زیبا بودی
هنوزم بوسه هاتو رو گونه هام حس میکنم
خیلی زیبا بودی

جانگکوک :
خجالت میکشم

کیم تهیونگ :
کاشکی
کاشکی همون لحظه نمی رفتی
محکم بغلت میکردم
اوفف جانگکوک

جانگکوک :
چیکار کنم
گفتم بهم میخندی برا همین رفتم

کیم تهیونگ :
چرا باید بهت می خندیدم؟

جانگکوک :
نمیدونم

کیم تهیونگ :
کاش الان پیشت بودم
واقعا اینو خیلی میخوام

جانگکوک :
خب...
امروز یونتان رو به گردش می بری؟

کیم تهیونگ :
نه
امروز نمی برم

دیده شد

یه دیقه

دیده شد

چی؟!
گفتم "نه" ؟
میخواستم بگم آره

حتی تان حاضر شدهو میگه کههاپ دلم برا جانگکوک تنگ شده هاپ

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

حتی تان حاضر شده
و میگه که
هاپ دلم برا جانگکوک تنگ شده هاپ

جانگکوک :
که اینطور
منم دلم براش تنگ شده
و هم پیاده روی عصرانه
برا سلامتی خیلی خوبه
اینو میدونستی؟

کیم تهیونگ :
اوه
اینطوره؟
پس میاده رویمون لازم شد
خیلی باید پیاده روی کنیم
بعدش خیلی سالم میمونیم

جانگکوک :
آره
آره همین طوره

کیم تهیونگ :
پس ما داریم از خونه میایم بیرون
اگه میاده روی ضروری باشه
پس باید همین الان بیایم

جانگکوک :
آره
البته که اینطوره

کیم تهیونگ :
باشه
پس میبینمت؟

جانگکوک :
میبینمت

کیم تهیونگ :
جانگکوک ؟

جانگکوک :
بله؟

کیم تهیونگ :
بازم انجامش میدی ؟
کاری که امروز کردی رو؟

جانگکوک :
اوه
خب
انجامش بدم؟

کیم تهیونگ :
آره
اما ایندفعه فرار نکن
وگرنه من و تانی ناراحت میشیم

جانگکوک :
باشه
لطفا هیچوقت ناراحت نشین

کیم تهیونگ :
آه
باشه
باشه داریم میایم
و خب
دوستت دارم

_________________
سلام ریدراااای عزیزم
ببخشید دیر شد😅
ووت یادتون نره
دوستون دارم🤩😁

Cheat | TaekookWhere stories live. Discover now