《completed》
شماره ناشناس :
هی
جانگکوک
عشقت داره بهت خیانت میکنه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کیم تهیونگ :
سلام جانگکوک
من تهیونگم
کسی که عاشق دوست پسر برادرش شده
و احمقی که برای محافظت از عشقش نهایت تلاشش رو میکنه
Original story by : @lostinkth
Tran...
شماره ناشناس : حتی اگه ناراحت باشی هم... وقتی از مدرسه بیرون می اومدیم دیدم چه حالی داشتی نگرانت شدم
جانگکوک : اوفففف من، سعی میکنم با این موضوع کنار بیام دیدن دختری که تو عکسا بود.... دیدنش تو اون موقعیت.... زیادی بود فهمیدی؟! چجوری تحملش میکردم وقتی سعی میکنم با این همه چیز کنار بیام اونو هم باید تحمل کنم؟
شماره ناشناس : من، نمیدونم حق داری اما، مگه چی کار میتونستی بکنی؟! اون اینطوریه متاسفم دوست داشتم ناراحت نباشی
جانگکوک : اینو منم دوست داشتم راست میگی اون اینطوریه و من باید با این موضوع کنار بیام
شماره ناشناس : خب...الآن... خوبی؟
جانگکوک : فکر میکنم بهترم حرف زدن با تو، برام خوشاینده؟! آره
شماره ناشناس : اوه، واقعا اینطوریه؟! خوشحال شدم
جانگکوک : همم همم واقعاً نمیدونم دیدی یا نه ولی، برادر سوکجین از سوکجین عصبانی بود فکر میکنم میونشون خراب شده اینارو برای اولین بار اینطور دیدم و تعجب کردم
شماره ناشناس : چون پشت سر هم ناراحتت میکنه| چون پشت| پس که اینطور... اصلاً ندیدم شاید دعوا کردن خب بین برادرا پیش میاد
