جانگکوک :
تهیونگ
بخاطر همه چی ازت ممنونم
روز خیلی خیلی خوبی بود
بهم خیلی خوش گذشت
ته🐯 :
آه
واقعا خوش گذشت؟!
یکم عصبی به نظر میومدی و
فک کردم خوشحال نیستی
ولی الان خوشحال شدم
جانگکوک :
چی؟
نه
من،
فقط هیجان زده بودم
برا همین اونطوری بنظرت اومده
متاسفم
ته🐯 :
منم
منم هیجان زده بودم جانگکوک
تا وقتی بیام پیشت دستام میلرزیدن
جانگکوک :
اوف
خب چرا اونطوری شده بودی؟!
ته🐯 :
نمیدونم
اما
تو وقتی بستنی میخوردی خیلی ناز بودی
جانگکوک :
واقعا؟؟
خب
من بستنی خیلی دوست دارم
مخصوصا لیمویی
و شکلاتی
یکی هم کاراملی
اممم آلبالویی هم دوست دارم😖
ته🐯 :
آه
انگار همشونو دوست داری
جانگکوک :
شاید آره😾
ته🐯 :
خب
اگه بخوای
با همدیگه میخوریم
جانگکوک :
واقعا؟
اما اینکه من همیشه یه چیزایی بخوام
اذیت نمیشی؟!
ته🐯 :
نه
اصلا اذیت نمیشم
جانگکوک :
خب
پس باشه
منم که اذیت نمیشم
با تو بودن لذت بخشه
و
تو همیشه خوشحالم میکنی
ته🐯 :
چون وقتی تو خوشحال میشی منم خوشحال میشم
جانگکوک :
آره؟
ته🐯 :
اوهوم
از طرفی هم
دوستت دارم
جانگکوک :
تهیونگ
میشه اینو
اینو یهویی نگی؟
ته🐯 :
چی رو؟
جانگکوک :
اونی که گفتی رو
ته🐯 :
مگه چی گفتم؟!
جانگکوک :
تهیونگ
ته🐯 :
خرگوش معجزه آسا
نکنه خجالت میکشی هوم؟!
جانگکوک :
من اصلا خجالت نمیکشم
ته🐯 :
اونطوریه؟؟
پس وقتی کوچولو بوسیدمت
چرا گونه هات صورتی شدن؟؟
جانگکوک :
اصلا اینطوری نشده
دروغ نگو
تهیونگ دروغگو
ته🐯 :
در اصل تو دروغگویی
جانگکوک دروغگو
جانگکوک : خرگوش دروغگو
جانگکوک :
تو
تو هی بهم تهمت میزنی
من میرم
یه بار دیگه باهات بستنی بخورم میبینی😾
ته🐯 :
هی
جانگکوک
نرو
فرستاده شد
بالاخره من تورو گاز میگیرم
فرستاده شد
جانگکوک ؟
فرستاده شد
باشع
فرستاده شد
اونوقت دوباره از پنجره بالا میام
میبینی
جانگکوک :
نه
چی
تهیونگ
میوفتی
فرستاده شد
تهیونگگگگ
فرستاده شد
_____________///:
این کجا باز داره میره بگیرینش😂😂
🤦🏻♀️
YOU ARE READING
Cheat | Taekook
Romance《completed》 شماره ناشناس : هی جانگکوک عشقت داره بهت خیانت میکنه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کیم تهیونگ : سلام جانگکوک من تهیونگم کسی که عاشق دوست پسر برادرش شده و احمقی که برای محافظت از عشقش نهایت تلاشش رو میکنه Original story by : @lostinkth Tran...
