یک صبح دیگه شروع شده بود و تیونگ توی بیمارستان بود . همراه گوشی و تخته شاسیش توی سالن ها میچرخید چند تا قرار ملاقات رو گذرونده بود و چند تا بیمار رو هم معاینه کرده بود .
بعد از همه این ها وقت دیدار با جهیون ، پسرخاله جانی ، فرا میرسید .
قرار پزشکی دیروز براش متفاوت با تمام قرارهایی بود که تا الان داشت . در دیدار دیروز با جهیون ، اون باعث شده بود تیونگ مثل دکترای تازه به دوران رسیده جلوه کنه . به این خاطر که تمام مدت به بیمارش زل زده بود و یه جورایی توسط بیمارش هیپنوتیزم شده بود .
این حسش درست نبود .
از اونجایی که جانی نگران این بود که نکنه جهیون به دنبال سابقه خانوادگیشون ، بیماری ای داره یا نه امروز تیونگ چند تا تست برای جهیون آماده کرد بود تا از وضعیت قلب جهیون مطلع بشه .
تیونگ به ساعت نگاه کرد و وقتی متوجه این شد که زمان دیدار با پسر فرا رسیده ، دستپاچه شد .
دکتر جوون سعی کرد خودش رو آروم کنه که صدا در به گوشش رسید .
قبل از این که جهیون در رو باز کنه ، خودش رو مرتب کرد .
جهیون در رو باز کرد و همونطور که به داخل حرکت میکرد به دکتر لبخند زد . لبخند از روی لبش کنار نمیرفت و تیونگ لرزش قلبش رو به خوبی حس میکرد .
" صبح بخیر دکتر لی " جهیون گفت .
" صـ - صبح بخیر جهیون برای تست ها اماده ای ؟ " تیونگ لبخند کوچیکی به جهیون تحویل داد .
جهیون سر تکون داد . تیونگ به صندلی رو به روش اشاره کرد و از جهیون خواست که بشینه . بیمارش هم به اطاعت از اون روی صندلی نشست .
تیونگ گلوش رو صاف کرد و بعد از نرمش کوتاهی به گردنش ، تست رو شروع کرد .
تیونگ با یه پرسش و پاسخ کوچیک شروع کرد . ازش درباره علائمش پرسید و خواست تا سابقه خانوادگیش رو توضیح بده .
تیونگ به تمام حرف های بیمارش گوش داد اما برای چند لحظه خیره بهش موند و وقتی از افکارش بیرون اومد که جهیون دستش رو جلوی صورتش گرفت و تکون داد .
" دکتر ؟ "
" آ..آه اوکی تموم شد ؟ " تیونگ پرسید .
جهیون در تایید سوال دکتر سر تکون داد .
" خـ-خب بریم بعدی ... "
تیونگ برگه ی روی تخته شاسیش رو بلند کرد . البته نه به خاطر این که به برنامه کاریش نگاه کنه . اون این کار رو کرد تا لپ های صورتیش رو از چشم های پسر پنهون کنه .
YOU ARE READING
Fixed.-JaeYong [Book 1 of the Mend Trilogy][Per. Translate]
Fanfiction" میتونم قلبت رو ترمیم کنم " Writer : @v_primaleon Translator : Melody