Part 2
Jin:
کوک=بله چ برایمان آورده ای ای مارکو ته
ته=کوکیییی مگ من و ت دوست نیستیم؟؟
کوک=چَرا
ته=بعد من الان باید بشنوم تو رو یکی کراش زدی؟؟؟؟؟؟
کوک=بو تو چ خوااا
ته=بیشرففف بیچاره اون بدبختی ک رو ت باز کراش داره
کوک=یاا من فقط کراش نزدم عاشقم ی عاشق بخبخ...
چی کی کراش داره -_-
ته با نیش باز =ی بنده خدایی
کوک=خوا کییییی
ته=ی کاری بگم میکنی بگم بت؟؟
کوک ک داشت ب فانتزیاش می رسید =ارههه فقط بگو
ته=خواب بی مقدمه امروز امتحان ریاضی داریم باید کمک کنی بعددد اون رفیق من یادمه دختره کیم مینسو اون.
کوک و قشننگگ این شکلی شده بود •-•=ب درک ک دختره ناراحت ش بعدشم
وات د هل مگ امتحان داشتیمممم
جین=لی لی لی لی لی لی
تموم نشد عروس دوماد
ته=ب من بگین کراشش کیه تحت فشارم
جین=بو چو دلیل ؟؟
ته=اممم فوضووللییی
جیمین=رشوه بده میگم خودم، تازه کفتر عاشقمون کوکم ب خواستش میرسه
ته=ینی میگین من لو میدم؟؟
و ته در حالی ک پوکر فیسه و جینی ک از شدت احمق بودنش میخواد بمیره.
جین=اره اره همین ک ت میگییی
و ناگهان ی صدای جیغ ک جین و صدا میزد و ی صورت ک ی لبخند جذاب رو لبش بود و ی صورت هپی فیس میاد.
هوسوک=جینیییی
جین=هوبییییییییییی
و هوسوک میپره تو بغل جین و جینم با آغوش باز قبول میکنه(آی لاو بغل وات عبوت یو*-*)
هوبی=دلم تنگیده بود لنتیی
و عگین معرفی
دیس ایز هوبی سانشاین
جانگ هوسوک ۱۶ ساله و من باز هم ی عدد هیونگم واسشش یو ها ها ها
یونگی=سلام جین
جین اداشو در میاره=سلام جین. بابا با احساس بیشعور نفهم رفیقتم مثلا برو گمشو اصن
یونگی=من پیشی ب این نازی
نام=پیشی ب این نازی زده چنگ انداخته منو
جین=ع سلام نامییییی
چیزه ذهنم منحرف شد ینی چی چنگ زده
نام=بگیر جلو ذهنتو کاثافات داشتیم تمرین میکردیم داش نیفتاد من بدبخت و گرفت نیفته ک نتیجش شد چنگ زدن
-خواب و دیگر اشخاص این فیکمین یونگی ۱۶ ساله و اوخخ متاسفانه این یکی هیونگ منه و با نامجون توی این بسکتباله. قیافش شبی پیشیه ولی نوع وحشیش لنتی بی حصله همیشه خسته تا جایی هم ک میدونم با تختش فال این لاوه ولی بخواد انرژی بزاره هم جدا انرژی میزاره
و کیم نامجون عوففف لنتی جذاب خواب گفتم ک با یونگی تو ی تیم بسکتبال ع و کراش خعلیاس البته دز نظر بگیریم ب جذابیت بنده ک نمیرسه (ورلد واید هندسام هستن انتظار دیگه ای نمیره =/)۱۶سالشه و هیونگ هیونگ هیونگ الدوله ی اعظمه... تادااااااااااا
ته=نامجوناااا
نام=بلهه
ته=امتحان داریم بوگو خوندی
همزمان کل جمع جز سهون =هاااا
سهون=میدونستم و نخوندم
کوک=آخرین امیدی نام
نامجون=امم چیزه خواب..
من واسه ژن ریاضی مرخصی گرفتم
کوک=وات د هلللللل
~صدای ز
بکهیون=جنتلمن عند جنتلمن وی آر گوینگ چوخ
جین =ب درک ب جشن پس فردای مردسه فکر کنین
نامجون=راس میگ آروممم باشین
چانیول=ن بابا نام خعلی هلپ نمودی
نامجون ی دست ب پس گردنش میکشه=خواب ببخشید دیگگگ
همه سمت کلاس حرکت میکنن
سهون خیلی آروم زمزمه کرد=اژدر دو سر وارد شد
آقای لی = سهون بنده س سر هستم
سهون=خواب ببخشید س سر
آقای لی=ی نمره کم شد
سهون همچنان زیر لب غر غر میکرد
خواب وضع جالبی نیس واقعا این ک نخوانده باشی هیچی و دنیا خراب شده ی ریاضی رو سرت آوار ش
جین ی نگاه ب یونگی میندازه و میبینه ک داره ب جیمین نگاه میکنه این نوع نگاه یونگی آشنای میدونین مث همونی ک ب تختش داره(مثلا من خودم با آبمیوه هلو فال این لاوم😂)
یسس پس ی حس متقابل دارن و منم ک بد جور تمایل ب کرم ریختن
سرم و اونور کردم هوبی قیافه سانشاینش جاشو ب ی نگاه سردرگم داده بود ای خداا
هیچکی جز خرخون کلاس نمی فهمید تو اون برگه ها ب چ زبانی نوشتن
زنگ خورد و بجه ها همه برگه رو دادن و برگه ی من؟؟پر نقاشی مثل همیشه
اقای لی=ت بهتر نبود بدی دانشکده ی هنر پسر؟؟
جین=ی حوری میگین انگار بهم حق انتخاب داده بودن
اقای لی آه کشید ، خواب اره این خانواده ها بودن ک انتخاب میکردن
از کلاس زدن بیرون
ک یونگی گف=وات د هل
اصن من ک میخوام بسکتبالیست شم چرا باید امتحان ریاضی بدممممم
جیمین=ب همون دلیلی ک جین داره امتحان میده
یونگی رو ب صورت جیمین خم میشه=دلیل جین چیه
جیمین ک قلبش نزدیک بود بیفته تو پانکراسش دست چپ (آدرس دقیق لوزالمعده ی جیمین را با ما باشید)=خانواده ؟
یونگی سرشو میبره عقب =شاید
----------
اممم خواب ب جز رفقای قشنگم 😂لطفا اگه خوندین و دوست داشتین ب بقیه پیشنهاد کنین و ووت بدین و کامنت بزارین🚶♀️💚
YOU ARE READING
𝙈𝙖𝙙 𝙩𝙚𝙚𝙣𝙨!?
FanfictionNot perfect But beautiful کاپل:نامجین، ویکوک ، یونمین ژانر:مدرسه ای ، طنز -ما دیوونه ایم؟؟ +ن ما فقط ی مشت روانی ایم، دیوونه چیه بهم بر خورد و صدای قهقهه ها بلند شد *-*