part 8

121 31 6
                                    

~namjoon ~
رفتم کیفمو بردارم ک صدای جین و تهیونگ اومد
+ن نگران نباشین ب کسی نمیگم...
وات د چیو نمیگه ولش
رفتم جلو تر و زنگ درو زدم یونگی با لبخند لثه ای عی درو باز کرد=ع نامجون ت ک ب ی پیشی آسیب نمیرسونی؟؟
ی لبخند موزمار اومد رو لبام=ها ها ها چرا اتفاقا میرسونم
یونگیم الکی شروع کرد ب دوییدن همراه با جیغاش(جیغاشششش حقحشاثجبجب آیم فاینن)منم میدوییدم دنبالش تا اینکه بالاخره گرفتمش از یقه گرفتمش آوردم جلوم=سلللام پیشی
یونگی=میوو
هوسوک و جیمین و تهیونگ دیگ داشتن زمین و‌گاز میزدن
فاصله ی زیادی بین صورت من و یونگ نبود در حد ی آدم بینمون ک البته اگه کسی میومد وسطمون کامل میچسبید بهم(اصلنم قصد ندارم مختصات بدم بفهمین یکی میاد اون وسط...)
ک یهو جین پرید وسط
~Jin~
یهو پریدم وسطشون =سازمان حمایت از حقوق حیوانات دس از سر این پیشی بردار
نامجون خندید ...
از این زاویه فرق داره خندش یا همیشه انقد کیوت بود
یونگی استینم و‌گرف=میوو میویووو میو میو
من=ببین زیاد نرو تو نقشت زبون ادمیزادی پلیز
یونگ=عی دارم میگم این گاووو قصد مزاحمت داش
جیمینو اومد جلو ی سرفه کرد صداشو کلفت کرد=اهم من اینجام بیبی
دیگ همین کم بود تا همه از خنده غش برن
...
A few moments later 😂🔥
~Taehyung ~
شاتالاپ
خودم و انداختم رو مبلل =عایی کمرم عای خدا
میخواستم غر بزنم ک از زیر کار در برم و تشک پهن نکنم
آخه اون طوری ک برنامه چیده شده بود قرار بودی تیکه ی بزرگی از سالن و ی تپه بالشت و پتو کنیم و ب شکل نامرتبی روش بخوابیم
حال میداد ولی هییی باید میرفتیم از بالا وسیله میاوردیم
جین=من برم یچی درست کنم گشنه نخوابین
همه تایید کردن منم دراز کشیده بودم نامجون شبی این تایمایی ک سگه تو تام و جری تام و از پست گردنش بلند میکنه منو از یقه گرفت=هی بچه پاشو غر نزن
وقتش بود اذیت کنم لب و لوچمو انداختم پایین=ایش ت و جین قشنگگگ شدین عین مامان و بابا هاا من نمیخواممممم
وای یا اسطوخودوس این چرا  سرفش گرف
نامجون=زر نزن کارتو بکن
دستامو بردم بالا=باش باش ولی انرژی ندارم
ک‌یهو کوک یواشکی بدون اینکه کسی ببینه لپمو بوسید =بیگی اینم انرژی
من=هر روزمو اینحوری شروع کنم تهش یچی میشم
~jin~
بعد از اینکه شکم اون ۶ تا بدبخت سیر شد جیمین بلند شد و دستاشو بهم زد =خواببب وقته بازیهههعع
یونگی=جرعت حقیقت هوم؟؟
نامجون=اوعکی
هوسوک بلند شد ی بطری اورد=اینم از این کی اول میچرخونع
من=می می می
تهیونگ=مگ بچه ای
من=حداقل مث ت پیر خرفت نیستم
بطری و چرخوندم =کوکی و هوسوکک
کوک= ج یا ح ای برادر
هوسوک =ح لطفا ای برادر
کوک=بزار فک کنم امممم خواب آها طرح رو شرتت و بوگو
هوبی =وات د شت
هوبی=بی حیا
کوک=الان سطح و میبرم بالاترا
جررر این چیه کوک گفتت اخه این همه حقیقت  چرا این چرا اطلاعات نکشید ازش
کوک=تازه دور بعدی جرعت برداری همینه ب نوع دیگش
نامجون=این دست پر ورده ی منه...
من=یونو
جیمین =هیونگ و جمله بی یونو هرگز یو نو؟؟
من=خعله خوب هوبی بچرخون
چرخوند افتاد ب تهیونگ و نزدیک من و هوبی
هوبی= من تازه انجام دادممم
یونگی=ن اصن طرف جینه بیشتر
من=اَه -_-
~Kook~
ب تهیونگ نگا کردم فک نکنم چیزای‌خوبی‌تو کلش باشه
ته=جرعت یا حقیقت
جین=بزار این بازی کثیف و شروع کنم جرعت
یهو جیمین واسش دس زد=همینه هیونگگگگگ
ته بلند شد شبی این پرفسورا دستاشو ب هم قلاب کرد=با توجه ب شواهد اخیر شما جناب کیم سوکجین بیشترین اختلافات و با آقای کیم نامجون داشتید و از اونجایی ک ما...
~Taehyung ~
من=و از اونجایی ک ما...
ی سرفه کردم و شبی این سخنرانا ب نظر بیام خودمم خندم گرفته بود و قیافه مبهوت جین و نامجون از همه چی خنده دار تر بود
من=طرفدار صلح هستیم خواستار دعوت صلح بین شما هستم
جین=بنال صلحت چجوریه
من=خواب خواب خواب از اونجایی ک ز یادم بیشعور بی حیا نیستم و خیلی مهربون و هندسام و جذابممم...
جین=بگووو
نامجون=ته من و قربانی نکن
ته=ک بین جذابیت من و جین جین جذاب تره هوم؟انتقام چقد شیرینه
همه داشتن میخندیدن حتی نامجین
چ ترکیب باحالیه اسمشون
من=داشتم می گفتم خواب برو بینی نامجون و ۲ بار ببوس
جین=فازت چیه ک مننن برم دماغ این غول درازو ببوسم
نامجون =اصن در شان اعلی  حضرت نیست
و  همه خندیدن
~Jin~
اون از دماغ ب دماغمون اینم از این شت چاره دیگ  ای ندارم ن؟؟
من=باشه
نامجون همین طور ک از خنده داشت اشک میریخت=ولی سرورم!!
دیگ نمیدونستم جلو خندمو بگیرم خدایااا
صورت نامجون و آوردم جلو و رو بینیشو دو بار فاخی ماچ کردم
با پررویی تمام رو ب ته کردم =یو ها ها ها ها الان فک کردی من خجالت میکشم؟
ته=اره
جین=جم کن این بساطو
-----------------------------
امیدوارم ی‌روزی برسه ک ببینم ووت عام ب ۱۰ تا رسیده 😑😂

𝙈𝙖𝙙 𝙩𝙚𝙚𝙣𝙨!?Where stories live. Discover now