"یک نقشه برای قتلِ تو"

175 78 57
                                    

Date: 2017/16 oct...

امیدوارم هیچکس مثل من تنهایی رو تجربه نکنه.

امیدوارم هیچکس مثل من به تاریکی عادت نکنه.

حالا بازم خوبه تنهایی رو دارم اگه اونم داشتم چی میشد؟
مطمئنم از بی کسی دق میکردم.

متشکرم که وقتی رفتی منو به تاریکی سپردی.
اون همیشه کنارمه و با کمال ازم محافظت می‌کنه.

اه زینی...قلبم دوباره ناراحته.
صدای توی ذهنش میگه بلند شو لباس های زینی رو پاره پوره کن.

اون صدای احمق نمی‌فهمه که دلیل زندگی من استشمام بوی عطر باقی مونده روی لباساته.

خداروشکر میکنم که زمانی که به خونت میومدم یواشکی هودیات رو میدزدیدم و به اتاقم میوردمشون.

یادته وقتی هودی مورد علاقه‌ت رو تو تنم دیدی، سرخ شده بودی و کل روز یواشکی بهم خیره میشدی؟
من میتونستم ببینم که تو داری چندتا عکس مخفیانه ازم میگیری.

حالا که باهام قهری، عکسامو پاک کردی عشقِ من؟

زینی...لیامت داره گریه می‌کنه.
تو دیگه لیامتو دوست نداری.
دیگه بهش اهمیت نمیدی.
تو پسر خوبی نیستی زینی.

وقتی دیدمت اینقدر میزنمت تا دندونات خردِ خرد شن.
بعد سرتو میکوبم تو دیوار تا مغز ظالم و کوچولوت دیوارو نقاشی کنه.

بعد بغلت میکنم و اینقدر میبوسمت تا از زبونت"لیامم...من دوست دارم" رو بشنوم.

با چشمام ببینم که ستاره ای که برات چیدم رو توی دستات میگیری و با رز آبی رنگ(شاید هم فالو رنگ)به سمتم میای.

سنگینم؟
باشه مرد من...دیگه روی پاهات نمیشم.

اصلا میخوای دیگه غذا نخورم تا سبکِ سبک شم و راحت روی پاهات بشینم؟

2021.21 Feb

سلام.

کسی میخونه؟😂

اگه که اره...مرسی بابت وقتی که میذارین.
حتما نظرتونو بگین.

ماچ

CANDLLA [Z.M] [Completed]Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon