[من برای کسی که کنارم بمونه خطرناکم]
برام خنده داره که چطور دیگه حتی به خود زحمت رفتن به مدرسه رو نمیدم. دیگه نمی تونم با مردم روبرو شم. خیلی سخته به آینه نگاه کنم بدون فکر به اینکه من مقصر مرگشم
من میخواستم کسی باشم که نیستم و اونو آزار میدادم
از زندگیم پشیمونم_م.ت
YOU ARE READING
ꜱɪx ʟᴇᴛᴛᴇʀꜱ |ᴍᴀʀᴋᴊᴀᴇ
Short Storyهمیشه بعد از از دست دادن چیزی ارزش اون رو متوجه میشیم، خیلی دیر متوجه اشتباهاتمون میشیم. مارک هم مثل بقیه؛ خیلی دیر متوجه شد چقدر برای یونگجه باارزشه letters/angst