Vybrat vše
  • "Malignant"
    1.2K 163 8

    اون‌ها هیچوقت بهت نگفتن که هیولای زیر تخت خوابت می‌تونه چشم های سبز رنگی داشته باشه که یادآور عمق جنگل‌هاست و لبخندی که مثل فرشته هاست ... [Sexual content] .Persian translation.

  • BRAIN DEATH [H.S]
    2.6K 162 4

    [+18] +Sex هر آدمی تو زندگیش زخمای بزرگی داره چه عمیق چه سطحی ولی بیشترشون تموم شده یا داره درمان میشه اما زخمی که من داشتم داره دوباره شروع میشه شروع یک داستان دوباره درد دوباره حس دوباره نفرت دوباره زجر دوباره ...... بزارین بهتون بگم که زخم خونی شده من چیه...

  • Phantom
    12.3K 1.4K 28

    داستانِ عاشقانه و غم انگيز دخترى غمگين و پسرى مُرده ، كه بايد با كمك هم در ميان اندوه بسيار و راز ، قاتل پسر رو پيدا كنن و متوجه بشن كه شايد مرگ ، پايان نيست. © All Right Reserved Seasidestyles [Persian Translation] (Harry Styles AU)

  • My Future with you (HARRY STYLES)
    7.2K 1.2K 38

    [18+] عشق چیز بی معنیه که آخرش خودت نابود می شی ولی وقتى كه فك مى كنى نمى تونى كسى رو دوست داشته باشى يه نفر مياد تو زندگيت و اون راه زندگى رو واست عوضش مى كنه [SEXUAL CONTACTS] اذیتت می کنه ولی تو بازم ازش خوشت میاد این لعنتی اسمش عشقه که ما توش اسیر شدیم....و خودمون برای قبول نکردن احساسات گول می زنیم (اين داستان...

    Pro dospělé
  • Drunk In "Love"
    11.3K 1.2K 23

    صبر کن ببینم مگه همه چیز یه بازی نبود پس چرا مست عشق شدم!

    Dokončené  
  • Dreamers Tour (HARRY STYLES)
    62.1K 8.4K 42

    [COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..

    Dokončené  
  • Dangerous Love(H.S)
    6.6K 641 24

    و من نفهمیدم.... تو خوده شیطاني!

    Pro dospělé
  • Hidden Eyes [H.S]
    11.6K 710 22

    تا حالا احساس کردی یه نفر داره نگاهت میکنه و حواسش بهت هست؟ بهت تبریک میگم به جهنم خوش اومدی به زندگی من خوش اومدی به زندگی که دو تا چشم مخفی دارن نگاهت میکنن

    Dokončené  
  • White Pages(H.S)
    1.7K 209 11

    خاطرات براش مفهومی نداشت همه چیز پاک شده بود شروع جدید نبود اون تازه داشت خوشبخت میشد دقیقا مثل کتابی که از وسط شروع شده بدون مقدمه بدون جزئیات بدون اسم انتظار چه پایانی رو داشت وقتی حتی شروعش معلوم نبود؟

    Dokončené  
  • Passive(Harry styles)+18
    2.9K 95 6

    -چرا يجوري رفتار ميكني كه انگار منو نميبيني ؟! +چون عشقت كورم كرده ! ... Warning:sexual content

  • lyrics
    217 32 13

    L.T Z.M L.P N.H H.S 1D متنو ترجمه همه اهنگا

  • The Empire of Nought
    33.6K 5.8K 55

    «امپراتوریِ هیچ» -«تو فکر کردی کی هستی بدبخت؟ یه قهرمان؟ قهرمان‌ها یا پا به توپ دارن، یا دست به میکروفون یا چشم به دوربین! قهرمان‌هایی از جنس تو هیچی نیستن! تو تبدیل می‌شی به نیم خط توی کتاب تاریخ دبستان!» -«برام مهم نیست کسی اسمم رو به خاطر نیاره. همین که بدونم یه قطره از یه دریا بودم نه یه مرداب، برام بسه...» A Harr...

    Dokončené  
  • SWEET // Harry Styles
    1.4K 135 9

    از تمام حركاتش كه بي نهايت زيبا بودن،از هر بخشش عكسي ميگرفتمو اون هارو به ريسه هاي روشن افكارم مي آويختم

    Dokončené  
  • It's Zoey
    79.2K 6.2K 98

    "جاي تو،خونه ي تو بغل منه! مگه از همون اول غير از اين بوده؟اين آغوش براي تو ساخته شده! چرا نميذاري من خونه ات باشم؟" 1 #Completed

    Dokončené  
  • Freedom of Sin
    71.9K 11.4K 51

    «آزادی گناه» من یک انسان آزادم! من اجازه دارم تمام قوانین انسانیت رو درهم بشکنم... از مخالفانم بهره‌کشی کنم... هر کس سر راهم بایسته رو بکشم... اعتقاداتی که از نظر خودم غلطه رو نابود کنم... چون من یک انسان آزادم! A Harry Styles Fanfiction

    Dokončené  
  • Immovable ( Harry Styles )
    3.5K 745 13

    ما هیچ وقت تمام داستانو نمیفهمیم...

  • crazy love
    20.3K 2.4K 81

    [copleted] توزندگی کلی عذاب کشیدم ولی بدبختیام ازاونجایی شروع شدکه قبول کردم بشم پرستارش...

    Dokončené   Pro dospělé
  • the colors of my feels
    12.1K 1.9K 52

    من پا برهنه به دنبال رویاهام در تاریک ترین نقاط زندگی دویدم.وقتی به خودم اومدم که لبه پرتگاه بودم.من به ارزو هام رسیده بودم.اماده دیدن جهنم بودم.ولی عشق توی دفتر سرنوشت من جایی نداشت.انگار کسی چیزی رو غلط گیر گرفته بود و عشق رو بهش اضافه کرده بود.پس همه چی بهم ریخت. فک میکنین چی میشه اگه در مرده ترین لحظات زندگیم بیشت...

    Dokončené   Pro dospělé
  • Till Sunrise
    1.1K 35 2

    يكى از جذاب ترين پسرايى بود كه ديده بودم. به اينكه دخترارو بعد از كشوندن توى تخت ول ميكنه معروف بود، ولى با اين حال دخترا بازم خودشونو به پاش مينداختن. و من به خودم قول داده بودم از اون و آدماى مثل اون دورى كنم..

  • HGEMONIC(part2)
    5K 700 20

    این داستان ، ادامه داستان " HEGEMONIC " یا همون " سلطه طلب " است که 22 پارت اول داستان توی پیج اولم به اسم rozhan_jh@ هست. _ یه بوسه ... یه قسم ... منو تو همیشه با همیم ... نفسه من به تو وابستست و تو اینو میدونی...! ما توی یه راه ابریشمی هستیم ... یک قدم ... یک اشتباه ... و یک جدایی ... باعث میشه زندگیمون فرو بریزه...

    Pro dospělé
  • Chain And Anchor
    740 95 37

    "لنگر و زنجیر سختی های زیادیو پشت سرشون گذاشته بودن کشتی بدن خستشو روی ساحل دراز کرد لنگر از کشتی آزاد شد و روی شنای ته دریا خودشو جا کرد زنجیر دست لنگرو گرفت و اونا در آرامش موندن نه موج ترسناکی اومد نه سونامی" به چیزی که نوشته بود خیره شد "پایان خوش؟" اون با خودش خنده تلخی کرد "وجود نداره" به حقیقت برگشت و پایانی...

    Dokončené  
  • only us(harry styles)
    919 102 5

    فقط ما بودیم، خیلی چیزا تغییر کرده بود، ما چه بلایی سر خودمون آوردیم؟ هیچ کدوم نمیدونیم چه اتفاقی افتاده...

  • Sin
    2.9K 604 17

    [Harry Styles and SPN Fanfiction] "تو کی هستی؟" مرد به دستاش خیره شده بود،کمی چرخید به دختر نگاه کرد و حلقه اویزان از لبش را به ردیف پایینی دندان هایش سایید...مرد حرفی نزد و فقط به دختر نگاه کرد،بدون پلک زدن،نقطه سیاه روی لبش مدام این سو و ان سو میرفت. "شنیدی چی..." حلقه لب مرد شروع به حرکت کرد و سپس پیچ و تاب خورد سپ...

    Pro dospělé
  • Typewriter[H.S]
    14.3K 2.1K 56

    استایلز بعد از مرگ پدرش صاحب مجله پدرش میشه و در حین متوجه میشه که داستانی که در مجله پدرش چاپ میشده مضنون فمنیستی داره و نویسنده ناشناسه و حال ب دنبال اینکه نویسنده رو پیدا کنه!

    Dokončené  
  • Trial of darkness (H.S)
    1.9K 320 13

    وی زمزمه مرگ را می شنید که مغز متلاشی اش را از هم می پاشید. می شنید چگونه مرگ اورا به دیدارش دعوت می کند. پاهایش شل می شوند و زمان از یادش می رود. مرگ برای فراخان اشباح را فرستاده بود تا اورا به سختی تسخیر کنند. جوشش عطر منزجر کننده خون اورا سرمست کرده بود ، جرعه دیگری از رعب و وحشت نوشید تا کاملا خمار شود و در نهایت،...

  • after you(H.S)
    1.9K 222 15

    داستان تابستونی دختری که قراره چیزای جدیدو تجربه کنه مثل موتور سواری رو پل دویدن بدون کفش زیر بارون، رفتن به مسافرت با یه ماشین کلاسیک قدیمی و خوردن قهوه تو کافه کوچیک بلو رز و شایدم...... عشق

  • Malik pile
    42K 3.2K 57

    [ عمارت مالیک ] - همینطور که حتما متوجه شدی من تو رو خریدم پس تو از الان متعلق به منی ، روشنه ؟ قبل از اینکه سرم رو تکون بدم هشدار داد - تو باید کاملا در برابر من مطیع و مودب باشی اما سر تکون دادن اصلا مودبانه نیست - بله - بذار کمکت کنم ، تو باید همیشه از کلمه آقا یا رئیس استفاده کنی ! - بله آقا ... * همه فکر میکردند...

  • Dear Roses [90's] | Completed
    17.8K 3.1K 29

    [ H A R R Y S T Y L E S ] تو به من هیچی ندادی جز چند تا خراش؛ درد ابدی؛ و یه قلم بهتر... Written by : Aida.M Harry Styles Fanfiction AU Copyright @aidoststories 2018

    Dokončené  
  • Maggy's Planet(1)
    41.3K 6.3K 40

    هری يه سياره نداشت. چيزی که اون داشت يه کهکشان ناشناخته بود:) [Dedicated to all the broken girls in the whole wide world:")]

    Dokončené   Pro dospělé