کیم تهیونگ نویسنده مشهور رمان های عاشقانه و +18 بعد از شکست آخرین کتابش در حالی که بشدت از درک تفاوت میان عشق و سکس عاجزه بعد از اسباب کشی کردن به خونه جدیدش متوجه یک دفترچه خاطرات قدیمی و با یک چالش بزرگ روبرو میشه....... پسر توی خاطرات از عشق عمیق و شدیدش میگه و تهیونگ دچار سردرگمی میشه.... باید دید این دفترچه خاطرات چطور راه زندگی تهیونگ رو تغییر میده و اون رو با مرد خاطراتِ پسر درون قصه روبرو میکنه.... قسمتی از داستان: لغزیدن قطره های عرق رو روی ستون فقراتم حس می کردم...دست های جونگکوک در تلاش برای باز کردن کمربندم بود که خودمو کمی عقب کشیدم ودرحالی که نفس نفس میزدم توی چشمهاش خیره شدم: _بریم اتاق؟ سرشو به نشانه ی نه تکون داد و بعد از چند ثانیه که بهم چشم دوخته بودیم با صدای ارام و دو رگه ای زمزمه کرد: _نه...همینجا...همین که حس کنم هه می پشت در صدامون رو میشنوه...به اندازه ی یک ساک لذت داره..! %%%%%%%%%% کاپل اصلی : ویکوک _ کوکوی کاپل فرعی : کوکمین