Sign up to join the largest storytelling community
or
Stories by Raha
- 9 Published Stories
Senior and my father | V Kook
251
42
5
چترش رو بست و تند در چوبی رو هل داد تا هرچه سریع تر از بارش بی امون آسمون جون سالم به در ببره در همین حین مثل...
#2 in داستانک
See all rankings
Forgetting | vkook
193
33
2
مرور خاطرات برای یک ذهن فراموشکار اتفاق نمیوفته اما ایا ممکن
نیست فرد دیگه ای با خاطرات ذهن دیگری قدم به قد...
#438 in وانشات
See all rankings
White and black | unmin
96
12
3
_لب هات... بزار به جای دود سیگار هرم نفس هام روشون بشینه
_دست هات ...بزار به جای کلاویه های پیانو روی تن من ب...
#111 in کوتاه
See all rankings