خيلى كم پيش مياومد که جينگ شائو، وانگ فى خانوادشو تو فكر ببينه. به نظرش وانگ فیاش تو این حالت خيلى جذاب بود، براى همين هم بهش نزديكتر شد، از غفلت مو هانژانگ سوءاستفاده كرد و به آرومى روى لبهاش كه بهم فشرده شده بودن بوسهای زد.
«آه!» مو هانژانگ خشكش زده بود، بعد از اينكه فهميد اون شخص جينگ شائو بوده، نتونست جلوى خودش رو بگيره و صاف تو چشمهاش خيره شد: «وانگ يه دارين چيكار ميكنين؟»
«خيلى كم پيش مياد ببينم تو هپروتى.» جينگ شائو لبخندى زد و كنارش نشست.
ژى شى با ملاقه براشون سوپ ريخت، غذا رو روى ميز چيد و بعدشم رفت يه گوشه ايستاد.
مو هانژانگ كاسهى سوپ رو برداشت و در سكوت چشيدش. حس ميكرد سوپِ امشب يه عطر و طعم خاصى داره.
«جون چينگ، دلت ميخواد يادبگيرى چجورى با سلاح مخفى بجنگى؟» جينگ شائو چند تا لقمهى بزرگ غذا خورد. وقتى ديد مو هانژانگ فقط داره يه كاسه سوپ ميخوره، يه تيكه ماهى برداشت و بهش داد.
«سلاح مخفى؟» مو هانژانگ با شك و شبهه نگاهش كرد. «چيشد كه يهو به اين فكر افتادى؟»
«یه قهرمان بزرگى تو جيانگ هو هست، كه مردم بهش ميگن روح نه تيغه.» جينگ شائو لبخندى زد و به چهرهى اون آدم فكر كرد. واقعا شبيه يه روح بود. «امروز اين آدم رفته بود اون يكى عمارتم تا براى كار درخواست بده.»
مو هانژانگ هيچوقت راجب اين روح نه تيغه، چيزى نشنيده بود. ولی اگه يه قهرمان معروف تو جيانگ هو بوده، پس چرا خودشو فداى زير دست وانگ يه شدن كرده؟ مگه يه همچين آدمايى معمولا تا اونجايى كه ميشه از دربار سلطنتى فاصله نميگيرن؟
جينگ شائو لبخند زد، و وقتى ديد هانژانگ از سوپ خوشش اومده، يه كاسه ديگه براش كشيد: «اين روزا، آشوب به پا كردن اينور اونورِ جيانگ هو پول زيادى كف دست آدم نميذاره. اگه اين قهرمانها نخوان براى پول در آوردن كارهايى مثل قتل و اينا انجام بدن، خرجهای زندگى خيلى بهشون فشار مياره.»
«افسانهها ميگن چند صد سال پيش، وقتی که جامعهى هنرهاى رزمى خيلى رونق داشته، رهبرهاى گروهاى هنرهاى رزمى حتى تو روى خاندان سلطنتى هم وايميستادن. با اينحال، با گذشت زمان، اون هنرهاى رزميه بىنظير و تاريخى از بين رفتن. الان، اون به اصطلاح متخصصاى هنراى رزمى تهش ميتونن محافظهاى سلطنتيه درجه بالا بشن، همينو بس. مهمتر از اينها، خيلى از متخصصهاى سطح بالاى مهارتهاى نظامى آزمونهاى سلطنتى استانى شرکت میکنن، براى همينهم ديگه چيز زيادى از اون هنرهاى رزميه واقعى باقى نمونده.»
«با اين وجود، يکسرى از افراد با استعدادى كه جدا از مردم عادى زندگى ميكردنو هنوزم ميشه پيدا كرد، مثل روح نه تيغه كه تخصصش تو كار با سلاحهاى مخفيه.»
YOU ARE READING
تمام وجودم براى توست
Fantasy[تمام وجودم براى توست] دیگر نام ها: #You_Own_My_All . 妻为上 . Thê Vi Thượng . หนึ่งคํามั่น นิรันดร์กาล نویسنده: #绿野千鹅 , #Lu_Ye_Qian_He آرتیست: #Xi_Xi_Guo . #喜喜果 مترجم: #ALICE ادیتور: #AOIHUN . #Lan_Neji . #Nick . #Sg خلاصه داستان شاهزاده ى سوم جي...