13

103 36 164
                                    

الکل تمام کنترل حرکات و احساساتش رو بدست گرفته بود. طوری که با اون دو تا پسر که انگار سرش دعوا داشتنمیرقصید و میتونست به وضوح متوجه شه که زین جلوی کایل رو برای نزدیک شدن به لیام میگیره.

بالاخره کایل چشم زین رو دور دید و دهنش رو به گوش لیام نزدیک کرد.

ک-لی...بریم بالا؟

و لیام؟ اون داغ کرد. دستاشو دور کمر کایل حلقه کرد و سعی کرد اونو از خودش دور کنه.

ل-نه...کایل...میشه بزاریمش برای یه وقت دیگه؟

و از اون دور شد و با گم شدن تو جمعیت سعی کرد از جلوی چشمش دور شه. با سرگیجه و تلو تلو خوردن از پله ها بالا رفت و سمت اولین اتاق قدم برداشت. وقتی دید اتاق دستشویی هم داره، سریع سمتش رفت و محتویات معدش رو اونجا خالی کرد. بیحال سمت تخت رفت و به بهونه بستن چشماش تا وقتی که حالش جا بیاد، همونجا خوابش برد.

***

ز-لیام؟ لی؟ بیدار شو.

زین سعی کرد لیام رو بیدار کنه. صداش رو کنترل میکرد چون نمیخواست اذیتش کنه.

دیشب وقتی بالا اومده دیده بود که لیام روی تخت بزرگش خوابش برده. و واقعا نتونست جلوی لبخندش رو بگیره. از اونجایی که کایل رو تمام مدت پایین میدید، این به این معنی بود که اونا با هم نخوابیدن.

ز-لیوم؟ میشه بیدار شی؟

لیام زیر لب غرغر کرد و بعد از اینکه یکم تکون خورد، دوباره خوابید. و زین؟ ریز ریز به حرکات مرد میخندید و به نظرش حرکاتش بیشتر شبیه یه پسر بچه پنج ساله بود. دستاش رو روی بازوش گذاشت و یکم تکونش داد.

ز-لیوم؟ تو که نمیخوای کل امروز رو بخوابی نه؟

و ناگهان جرقه ای تو ذهنش خورد. سمت گوشیش رفت و تیک تاک رو باز کرد.

***

Zayn_lovers : اوکی...آپدیت جدید زین یکم شک بر انگیز بود. زین امروز حدودای ساعت ۱۱ پستی تو صفحه تیک تاکش گذاشت که در کنار کیوت بودنش، یجوریه...میفهمین منظورمو دیگه؟ صحنه اینجوریه که زین وارد اتاقی میشه که ما همه اونو دیدیم و میدونیم اتاق خودشه! و چیزی که واضحه و در اولین قسمت به چشم میخوره اینه که لیام روی تخت زین خوابیده. و بعدش ما زینو داریم که سعی میکنه و لقبای سوییت و قشنگی که بهش میده بیدارش کنه. حالت هنگ اور لیام هم چیزی نبود که بشه نادیدش گرفت. پس مشخصا لیام تو پارتی ای که زین دیشب گرفته بود حضور داشته. اینکه چی داره بین این دو نفر اتفاق میوفته رو نمیدونیم، اما مطمئنم به زودی میفهمیم.

TikTok!{Z.M}Where stories live. Discover now