Louis' Diary: 15

75 15 1
                                    

December 23rd, 1998:

ديگه صفحه ي خالي واسه نوشتن اتفاقات ماه قبل نداشتم ولي، من و هري داريم خيلي خوب باهم كنار ميايم. حتي ديروز رفتيم و با هم قدم زديم.
نوبت دكترش خيلي خوب پيش نرفت، دكتراش گفتن قرار نيست خوب بشه. من در هر صورت قراره دوستش داشته باشم، حتي اگه واقعا خوب نشه.
.
.
اگه ميخونيد، بگيد كه داستان و ترجمه راضي هستيد؟

-dont forget the vote💛

Touch | Persian translation | l.sDonde viven las historias. Descúbrelo ahora