لوکی تماشاچیا رو دعوت به نشستن میکنه و جلوی صحنه رو به روی اونا قرار میگیره.لوکی:من جدیدا چالشای اینستاگرام و تیک تاک و اینا رو خیلی دنبال میکنم،الان میخوام یکیشو که جدیدا ترند شده رو براتون رو اونجرز اجرا کنم
*گوشیشو در میاره،تصویر صفحه گوشیش همزمان روی مانیتور استودیو هم پخش میشد،با بروس ویدیو کال رو شروع میکنه*
لوکی خودشو شتابزده و نگران نشون میده:بروس.بروس!
بروس:چیه؟
لوکی:اون چی بود تو استوریت؟
بروس:چی؟کدوم؟
لوکی:میگم اون دیگه چی بود گذاشتی استوریت؟
بروس:یا خدا چی گذاشتم استوریم؟*بروس وحشت زده تماسو قطع میکنه*
لوکی زنگ میزنه به باکی و دوباره با لحنی نگران ادامه میده: باکی اون چی بود؟!
باکی:چی چی بود اسکل؟
لوکی:اون عکسو چرا گذاشتی استوریت؟
باکی:پشمام مگه چی گذاشتم؟!*اونم با تعجب تماسو قطع میکنه تا استوریاشو چک کنه.لوکی زنگ میزنه به تونی*
لوکی:تونی اون چی بود گذاشتی استوریت؟
تونی:باز چیه زنگ زدی منو اذیت کنی؟
لوکی:اذیت چیه میگم اون چی بود تو استوریت احمق؟برو برش دارتونی:چی میگی کدوم عکس...فاک بذار ببینم
*تماسو قطع میکنه*لوکی رو میکنه به تماشاچیا:دیدین؟!...عزیزانم همیشه طوری زندگی کنین که اگه یکی مثل من اینطوری بهتون زنگ زد،مثل این قهرمانای شجاعمون رفتار نکنین،به یارو فحش بدین قطع کنین...یادتونه چند وقت پیش یه چالش دیگه هم ترند شده بود؟وقتی استورمی دختر کایلی جنر انجامش داد بقیه هم به دنبالش اینکارو کردن...میدونید که کوپر،بچه هشت ساله کلینت بارتون هم هفته ای دو سه روز با ما تو برج استارک زندگی میکنه،سنش یه مقدار از سن چالش گذشته ولی من دیشب کلینت رو مجبور کردم چالشو باهاش اجرا کنه.اول چالش استورمی رو ببینین.
*مانیتور استودیو ویدیوی چالششو نشون میده*
لوکی:خب حالا مال کوپر رو ببینین
*ویدیو پخش میشه.کوپر روی مبل نشسته بود و روی میز رو به روش پر خوراکی ها و شیرینی های مختلف بود.کلینت میاد پیشش و بهش میگه اگه تا وقتی برمیگرده دست به خوراکیا نزنه بعدش میتونه همشونو داشته باشه،کوپر قبول میکنه و کلینت میره بیرون.کوپر بلافاصله ،بدون اینکه به خوراکیا دست بزنه،خم میشه روی شیرینیا و شروع میکنه به خوردن.کلینت برمیگرده و با دیدن ظرفای خالی شاکی میشه که چرا کوپر به حرفش گوش نداده.ثور هم میاد پیششون و شاکی میشه که چرا خوراکیای اونو دزدیدن.باکی میاد و شاکی میشه که چرا زمینو کثیف کردن.تونی میاد و شاکی میشه که چرا اینقدر سر و صدا میکنن؟ناتاشا میاد و شاکی میشه که چرا دوباره دارن دعوا میکنن و چند لحظه بعد همه رو متفرق میکنه.تمام مدت کوپر با لب و لوچه خامه ای و شکلاتی داشت از روی مبل بهشون لبخند میزد*
YOU ARE READING
midnight with loki
Fanfictionبرنامه ی تلویزیونی لوکی در دنیایی موازی! با حضور واندایرکشن، بیتیاس،جانی دپ و... [وابسته به فنفیکشن چتربازان] در ژانر طنز