پارت2

229 9 0
                                    

صبح با سروصدا  بیدار شدم
خونه پر ادم بود
ودف فکر میکردم باید کم تر باشن ولش   مهمونا متوجه من شدن
ولی به چپم برن کارشونو کنن و در هم ببندن
نیم ساعت گذشت
سرو صدا ها زیاد شد برای کسی ک تکه درونگراست هیچ احساسی نداره
سخت بود موندن توی اونجا صدای خنده هاشون
عصابم خورد بود
قرار بود فن ارت های مثبت 18 لیا و تهیونگ  رو بکشم وبفرستم و پول بگیرم  توی شلوغی نمیتونستم
به  یرمان  گفتم  یه ماشین رو از پارکینگ بیار دارم میرم اونکی خونح
از پله ها اومدم پایین  در حال استراحت بودن
تهیونگ  رو از نزدیک دیدن باعث میشد توی نقاشی کشیدن بهتر شم

(بیوگرافی لیا)

ایدل معروف، 24ساله،  بایسش ته،  بخاطر فن ارت ها و شایه های ک میسازه میخواد مجبوری برن سرقرار 
بخاطر همین ا/ت زیر نقاشی ها امضای ی کی دیکه رو میزنه و پول میگره   تمام

میتونستم حس کنم ک متفاوت بودنمو حس کردن  نسبت به کستی ک ملاقات کردن

ته ویو
دختره خشک و بی احساس و خوشگل
با خونه ی بزرگ و دارک  تیپش لش و پسرونه
ایده ال باحالی بود  تتوهاش
فاککک عالی
یعنی خسته است ک میره اونکی خونه  حتما بخاطر ماست 
از سر جام پاشدم  و تند راه رفتم رسیدم به حیات ازش تشکر کردم
در جواب بهم گفت  مشکلی نسیت
چرا انقدر متفاوت بقیه با من لاس میزنن این فک میکنه بقال سر کوچه ام
اهمیت نمیده
☆ببخشید مزاحمتون شدم جبران میکنم
_مشکلی نیست نمیخواد جبران کنی
☆ خدافظ 
_(سر تکون دادن)
برای گوشیم 100تا پیام اومد چخبره
همه فن ها چند تا فن ارت فرستاده بودن فاک چقدر تو کارش طرف خوبه
نکاه ام بیشتر رفت سمت موضوع خیلی عصبانی بودم من با لیا شیپ شده بودم!!
به هکر ک تازه پیگر این کارا بود فرستادم  اونم لوکیشن رو برام فرستاد ک کجا اپلود شده و توی کجا  گذاشتن اصلی رو
به لوکیشین ک دقت کردم یه کجای  نزدیک محله ی خونه ی ایدل  های
بیشتر از 17 میلیون بود
هان سون (منیجر). من تا دو ساعت دیکه میام  سویچ ماشین رو کرفتم و رفتم
زسیدم دم در ویلای  پارک لیا
فاکــــــ.....
بقلش یه لامبورگینی مشکی مدل جدید بود اره دیکه اینارو درست کن پولشم بکیر
در خونه رو زدم لیا خیلی با محبت در رو باز کرد ولی با چیزی ک دیدم تو خونش پشمکام ریخت😶
پایان پارت 2

ناشناس Where stories live. Discover now