کنت جئون و نوه‌ی نتیجه‌ی دختری

87 19 7
                                    

Count:
بهترهزودترخودتوبرسونیاتاقم

Taehyung:
چیزی شده قربان؟

Count:
بایدبیایخودتببینی

Taehyung:
چرا همش دارین میخندین؟

Count:
نمیخندم

Taehyung:
یه لحظه
این رندوم نیست
اوه شما باز یادتون رفته دکمه‌ی فاصله کدوم بود مگه نه؟

Count:
ازکجافهمیدی؟

Taehyung:
مستطیل دراز پایین صفحه رو استفاده کنین قربان

Count:
آفرین به درد خورد
ولی بازم بیا اتاقم

Taehyung:
مگه بازم مشکلی هست قربان؟

Count:
این سگ بو گندو رو باید از اینجا ببری

Taehyung:
اون سگ نیست قربان نوه‌ی نتیجه‌ی دخترتونه.

Count:
ولی هم بو میده، هم جیغ و ونگ میزنه،
هم چهار دست و پا راه میره
تازه تو خاک گلدون هم دنبال چیزی میگرده

Taehyung:
وای قربان شما نباید بذارین بچه به خاک گلدون دست بزنه

Count:
منم همینو دارم میگم تهیونگ
زودتر خودتو برسون

Taehyung:
ولی قربان خودتون منو فرستادین دنبال معجون
با ماشین حداقل دو ساعت راهه تا برگردم

Count:
درسته درسته
اگه اون ترکیب خون گوزن و غضروف مرغابی و گیاه خارخاسک رو بیاری زودتر میتونم خط خونیمو با این احمقا جدا کنم و از قصر بندازمشون بیرون.

Taehyung:
ولی قربان این شمایین که تو خونه‌ی ا‌ونا موندین
قصر شما حدود صد و هفتاد ساله که ناپدید شده

Count:
صد و شصت و نه

Taehyung:
بله قربان

Count:
بازم باید خط خونیمون جدا بشه
من حتی نمیدونم بچم چرا باید صاحب اینهمه بچه بشه
و بچه‌های اونا هم صاحب کلی بچه‌ی دیگه

Taehyung:
ولی قربان این خوب نیست که شما صاحب خانواده به این بزرگی شدین؟

Count:
هرچی تعداد آدمای دورت بیشتر باشه
احتمال آسیب دیدنت بیشتره
جامعه‌ی‌ ما هیچوقت طرفدار افزایش جمعیت نبوده

Taehyung:
چرا؟ خانواده که به آدم آسیب نمیزنه قربان

Count:
بزرگترین آسیب رو همونایی بهت میزنن
که اجازه دادی نزدیکتر از همه باشن.
اگه غیر از این بود ۱۶۹ سال تو خواب نبودم...
Taehyung:
مگه خانوادتون باعث این موضوع شدن؟
من فکر میکردم شما و کنتس تنها زندگی میکردین
یعنی الان هم اعضای خانوادتون زندن که هم سن و سال شما باشن؟

Count:
کنجکاوی زیاد واسه آدمیزاد خوب نیست پسر جان
هر موقع نامیرا شدی در مورد خاندان جئون سوال بپرس
این یه توصیه‌ی کاملا دوستانه بود.

Taehyung:
درسته قربان متاسفم

Count:
متاسف نباش
زودتر برگرد

Taehyung:
تو راه برگشتم قربان

Count:
پس گفتی با این توله چیکار کنم؟

Taehyung:
از گلدونا دورش کنین
مگه شما تو خونه تنهایین؟
کسی نیست از بچه مراقبت کنه؟

Count:
نمیدونم
زمانه‌ی مسخر‌ه‌ای شده
همه به بهونه کار خونه رو ترک میکنن
تنها خدمتکارا هم تو و مادرتین
پس کی به بچه‌ها میرسه؟

Taehyung:
خب قربان مراقبت از بچه کار من بود ولی شما منو فرستادین دنبال غضروف مرغابی!
مادرم کجاست؟

Count:
داره واسه این دو رگه های احمق غذا آماده میکنه
گلدونو انداختم تو حیاط
ولی توله بازم بو میده و گریه میکنه.

Taehyung:
حتما پوشکشو کثیف کرده

Count:
خب؟

Taehyung:
باید عوض بشه دیگه

Count:
وقتی هیچکسی نیست عوضش کنه اونقدر گریه میکنه که بیهوش بشه؟ یا ممکنه بلایی چیزی سرش بیاد؟

Taehyung:
چرا کسی نباشه
شما هستین دیگه

Count:
چی
من؟
از یه اشرافزاده‌ی دویست ساله انتظار داری پوشک بچه عوض کنه؟

Taehyung:
...
درسته
اشتباه از من بود
همین چند لحظه پیش با مادرم تماس گرفتم
میاد به بچه رسیدگی کنه.

Count:
کجایی؟

Taehyung:
تو راهم

Count:
کجای راهی؟

Taehyung:
تو خیابون ۳۸ شمالی منتظر اتوبوس وایستادم

Count:
نیازی به اتوبوس نیست خودم میام دنبالت

Taehyung:
چی؟
چطور؟!
قربان؟؟؟
چرا باید اینهمه راه رو بیاین
تازه سر ظهره
قربان؟؟؟؟

*********

یه سلام یواشکی🤚خوبین؟

محض دست گرمی دارم یه چیزایی مینویسم تا تمرکزمو جمع کنم برای فیکای نصفه و هنوز استارت نخورده‌ام.
اگه این داستانو بخونین و بهم انرژی بدین کارای خفنی تو راهه. لطفا کمکم کنین روحیه و تمرکزمو به دست بیارم.
زود زود آپش میکنم.
اگه استقبال خوب بود شاید هر روز حتی...

Let Me InOnde histórias criam vida. Descubra agora